عباس کوثری، جواد محدثی، محمود مهدی پور، رضا استادی، محمد خردمند، احمد مبلغی، سید محمود مدنی بجستانی، محمد صادق نجمی، احمد زمانی، سید عباس رفیعی پور علوی
اجتماع كنندگان در حج، تركيبى هستند از مسلمانان جهان، با ملّيت ها و مذاهب گوناگون، كه هر چند در اصول و مبادىِ دين داراى وحدت نظرند، اما در مسائل فرعى و آداب و سنن، موارد اختلافى دارند. موارد اختلاف هر چند از ديد جامعه بزرگ اسلامى، مانع وحدت و همدلى امت نيست اما در اين ميان پاره اى فرقه هاى تندرو و متحجّر و خشگ و افراطى هستند كه مى كوشند اختلافات فرعى را به عامل تفرقه تبديل كنند و آن را دستمايه كينه امت نسبت به يكديگر سازند و پيروان مذاهب اسلامى را در جبهه كاذب مشغول و سرگرم نگهدارند كه نتيجه آن، چيزى جز غفلت از دشمن اصلىِ مشترك اسلام و مسلمين (استكبار جهانى) نيست. مثلاً زيارت اولياى خدا و توسّل به آنها را كه يك سنت حسنه اسلامى و مستند به روايات فريقين و سنت نبوى و سيره مسلمين است، دستاويز قرار داده و بدانوسيله تا سرحدّ تكفير مؤمنان پيش مى روند كه نمونه هاى آن را در نوشته ها و خطابه ها و تبليغات انحرافى آنها، حتى در مراسم حج، كه مظهر وحدت و توحيد است، به صورت گسترده اى مشاهده مى كنيم. اينها دانسته و ندانسته، به نام اسلام، به دشمنان اسلام خدمت مى كنند. امپرياليسم و صهيونيسم را خشنود مى سازند و گروههاى مؤمن و مخلص اسلامى را از جمع مسلمين طرد مى كنند و با تعصب و تحجّر و تنگ نظرى، عقايد سخيف و باطل خود را بر ديگران تحميل مى كنند كه شرح اين ماجرا از توان اين نوشتار خارج است. آنچه در اينجا محور سخن است اينكه: در چنين فضايى، زائران ما، كه پيروان ائمه(عليهم السلام) هستند، از بُعد اخلاقى و آداب معاشرت و عمل به شرايع دين و سنن خاتم المرسلين(صلى الله عليه وآله)، بايد بهترين خط مشى و سلوك را داشته باشند و با مواضع حكيمانه و اصولى و با سعه صدر خود، مصالح جهان اسلام را در نظر بگيرند و درگير مسائل جزئى نشوند و مجال به تفرقه افكنان ندهند. خوشبختانه سنت و سيره اهلبيت در اينجا نيز وظيفه را مشخص نموده است و از آنجا كه تاريخ اسلام پس از عصر رسالت با چنين وضعى مواجه بوده، به ويژه در روزگار اموى و عباسى، كه عمّال خلافت، بيشترين تلاش را در منزوى ساختن اهلبيت پيامبر(عليهم السلام)و سركوب شيعيان آنها داشتند و مى كوشيدند افكار مسلمانان را با تبليغات مسموم خود آلوده سازند تا بذر نفاق را به ثمر بنشانند و كينه مسلمانان را بر گروهى مظلوم از اهل ايمان برانگيزند. در اين اوضاع و احوال، ائمه ما كه وارثان وحى بودند، به پيروان خود توصيه هاى حكيمانه لازم را در چگونگى انجام وظايف و آداب و اخلاق داده اند و رواياتِ اين موضوع، فصلى را در كتب حديث تشكيل مى دهد.
شيعه بايد اسوه حسنه باشد
در اين روايات، از يكسو به شيعيان توصيه شده كه چهره عملىِ صالحى از خود نشان دهند و آنگونه كه زيبنده يك فرد مؤمـن و پيرو اهلبيت است عمـل كنند و آداب حسنه را در معاشرت پيش گيرند كه اين مسؤوليت شيعه بودن است. از سوى ديگر به نـوع موضعگيرى با برابر مخالفان در گفتار و كردار، بدانگونه كه مصالح اسلام و عموم مسلمين را در بر گيـرد، توصيه شده است. در بخش اول; يعنى مسؤوليت شيعه، روايات بسيارى است كه بر تقوا و پاكى و عمل صالح و امانت و صدق و تقيّد تام به آداب و سنن شرع مقدس و واجبات و مستحبات و اخلاق و عادات برگرفته از كتاب و سنت و سيره نبوى و عترت(عليهم السلام) تأكيد دارد كه از آن ميان به ترجمه رواياتى از امام صادق(عليه السلام) مبادرت مى كنيم: زيد شحّام گويد: امام صادق(عليه السلام) خطاب به من فرمود: «سلام مرا به كسانى كه فرمانبردار ما هستند و به سخن ما گوش فرا مى دهند برسان و بگو من شما را به تقواى خداوند عزّ و جلّ توصيه مى كنم. در دين خود پرهيزگار باشيد و براى خدا جدّ و جهد كنيد و در صدق گفتار و اداى امانت و طول سجده و حسن همجوارى بكوشيد كه اين رسالت حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) است. امانت را به كسى كه شما را امين بشمارد ادا كنيد، خواه نيكوكار باشد يا بد كردار; زيرا رسول خدا(صلى الله عليه وآله) حتى به بازگرداندن نخ و سوزن دستور مى دهد! با اقوام خود صله رَحِم كنيد، به تشييع جنازه هاى مسلمانان برويد. بيمارانشان را عيادت كنيد. حقوق آنها را بدهيد، چرا كه: هر گاه مردى از شما در دين خود اهل ورع و پرهيزگارى بود و سخن راست گفت و اداى امانت كرد و با مردم حسن خلق داشت، گويند او جعفرى است و اين مرا شادمان مى كند. و گويند اين ادب و تربيت جعفر است. و اگر جز اين باشد، بلا و ننگ آن دامن مرا خواهد گرفت و گويند اين ادب و تربيت جعفر است! به خدا سوگند پدرم بر من حديث كرد كه هرگاه مردى از شيعيان على(عليه السلام) در ميان قبيله اى به سر مى بُرد، زينت و زيور آن قبيله بود، از همه آنها بهتر امانت دارى مى كرد و در پرداخت حقوق جدّيت بيشترى داشت و از همه راستگوتر بود. مردم ودايع و وصاياى خود را نزد او مى سپردند و او را ضرب المثل امانت دارى و راستگويى مى دانستند.» و نيز امام صادق(عليه السلام) خطاب به شيعيان فرمود:«عليكم بالصلوة في المساجد و حسن الجوار لِلنّاس و اِقامة الشهادة و حضور الجنائز انّه لابُدّ لكم مِنَ النّاس ان احداً لايستغنى عن الناس حياته و الناس لابدّ لبعضهم من بعض» «بر شما باد خواندن نماز در مسجدها و نيك رفتارى با همسايگان و شهادت دادن به حق و حضور در تشييع جنازه ها; چرا كه شما بايد با مردم باشيد و هيچيك از مردم در زندگى خود از مردم بى نياز نيست و مردم بناچار بايد با يكديگر باشند.»در امثال اين روايات، كه از شماره بيرون است و صفات و علايم شيعه و مسؤوليت آنها را بيان مى كند، به نماز در اوقات مخصوص آن، حضور در مساجد، تلاوت قرآن، تقوا و صلاح، حسن معاشرت و اداى امانت و ساير اعمال نيك توصيه شده است. با توجه به اين روايات كه در منابع روايى شيعه فراوان است و با عنايت به اين دستورالعمل ها، شيعه بايد مسؤوليت خود را بشناسد و تنها به داشتن نام شيعه و توسل و گريه بسنده نكند، بلكه بايد بكوشد صالح ترين چهره عملى اسلام را از خود نشان دهد تا زيبنده عنوان مقدس شيعه باشد; زيرا شيعه، يعنى پيرو على و فرزندانش(عليهم السلام)، اطاعت تام از كتاب خدا و سنت نبوى و سيره آن بزرگواران، و اين در واژه «شيعه» نهفته است و بدون پيروى و اطاعت از رسول خدا و اوصياى آن حضرت، كسى شايسته نام مبارك «شيعه» نخواهد شد. چنانكه امام باقر(عليه السلام) فرمود: «آيا اين كافى است كه كسى تنها با اظهار محبت و دوستى ما، دعوى تشيّع داشته باشد؟ به خدا قسم شيعه ما نيست مگر كسى كه تقواى الهى و اطاعت او را پيشه كند» و آنگاه به بيان صفات شيعه پرداخته اند كه از جمله آنهاست: تواضع، خشوع، بسيار ياد خدا كردن، اقامه نماز، نيكى به پدر و مادر، تفقد از همسايگان و نيازمندان، قرض دادن، نوازش يتيمان، راستگويى، تلاوت قرآن و نگهدارى زبان، جز از خير و نيكويى.«أيكتفي مَنْ انْتَحَل التشيّع أن يقول بحبّنا أهل البيت؟ فوالله ما شيعتنا اِلاّ من اتّقى الله و اطاعه...»بنابراين، جدا از هر گونه مصلحت انديشىِ اجتماعى، نفس شيعه بودن، مسؤوليت است. كسى كه مدّعى ولايت على(عليه السلام) و فرزندان اوست; يعنى در حقيقت خود را پيروواقعى اسلام و امت صديق محمد(صلى الله عليه وآله) و عامل به قرآن كريم مى داند، بايد اين دعوى را در عمل به اثبات رساند. كسى كه در برابر امامان سر تسليم فرود مى آورد، در مصائب آنها گريه مى كند و بر آنان سلام و صلوات مى فرستد، به بيوت و قبور آنان احترام مى گذارد، بايد آن بزرگواران را كه اسوه حسنه اسلامى بودند، در عمل اطاعت كند و بداند كه اگر خلاف اين عمل نمايد روح پاك امامان را آزرده است، علاوه بر آنكه در نظر مخالفان چهره ناصالح از تشيّع ارائه نموده و اين در پيشگاه خداوند نكوهيده است. در وضعيتى كه امپرياليسم و صهيونيسم و دست نشاندگان و فريب خوردگان آنها، كشور و ملت ما را زير رگبار تهمت و افترا گرفته و قشرهايى از مردم ناآگاه به ناحق درباره ما قضاوت مى كنند و به استناد آنچه از مخالفان شنيده اند، ما را مورد هجوم قرار مى دهند و گروهى متعصب و متحجّر با چشم عداوت به ما مى نگرند و تريبون ها و قلم ها را در نبرد متعصبانه و غير منصفانه عليه ما بكار گرفته اند و... عملكرد نامناسب يا اعمال غيرعادى ما و بى توجهى به وظايف دينى و اخلاقى مناسب، در حج و عمره بدترين آثار را بر جاى مى نهد و مهر تأييدى است بر دعوى كسانى كه مى خواهند از كاه كوهى بسازند و به بهانه پاره اى مسائل جزئىِ مورد اختلاف كه به ظواهر شرع مربوط است، تيشه بر اصول و عقايد و مبانى فكرى شيعه بزنند. اين همان خطرى است كه در روايات ما بدان اشاره شده و ائمه معصومين در عصر حاكميت جهل و جور، شيعيان را بدان توجه داده و به اتخاذ خط مشىِ اصولى و صحيح و اخلاق و آداب حسنه و امانت و صدق، با ديگر مسلمانان فرا خوانده اند. عبدالله بن سنان گويد: از امام صادق(عليه السلام) شنيدم كه فرمود:«اوصيكم بتقوى الله و لاتحملوا النّاس عَلى اكتافكم فتذلوا اِنّ الله عزّوجلّ يقول في كتابه «قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً» ثم قال(عليه السلام): عودوا مرضاهم و احضروا جنائزهم و اشهدوا لهم و عليهم و صلّوا معهم في مساجدهم...» «شما را سفارش مى كنم به تقواى خداوند و اينكه مردم را بر دوش خود مسلّط نكنيد كه خوار و ذليل شويد. خداوند بزرگ مى فرمايد: «با مردم به نيكى سخن بگوييد» سپس فرمود: از بيمارانشان عيادت كنيد، درتشييع جنازه هايشان حاضر شويد، به نفع يا ضرر آنها (آنچه حق است) گواهى دهيد، با آنها در مسجدهايشان نماز بخوانيد...»در يكى ديگر از وصاياى امام صادق(عليه السلام) به «كثير بن عقله» چنين آمده است: «تو را به پرهيزگارى و پارسايى و ورع و بندگى و سجده طولانى و اداى امانت و صدق گفتار و حسن مجاورت توصيه مى كنم كه حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) به اين امور مبعوث گرديده است: با خويشاوندان صله رحـم كنيد. بيمارانتان را عيادت نماييد و به جنازه هايتان حاضر شويد. زينت ما باشيد و موجب سرافكندگى ما نشويد. مردم را با محبت ما آشنا سازيد و موجب بغض و كينه آنها نسبت به ما نگرديد. دوستى ها را به سوى ما بكشانيد و دشمنى ها را دفع كنيد.» معاوية بن وهب مى گويد: خدمت امام صادق(عليه السلام) عرض كردم: ما در ميان خود و جمعيت خودمان و با كسانى كه هم عقيده ما (يعنى شيعه) نيستنـد اما با ما معاشـرند، چگونه عمل كنيم؟ امام در پاسخ فرمود: «به امامان خود كه مقتداى شما هستند بنگريد و هر كارى آنها مى كنند همان را بكنيد، به خدا آنها بيمارانشان را عيادت مى كنند، به جنازه هايشان حاضر مى شوند، و بر نفع يا ضرر آنها گواهى مى دهند و امانت را به آنها ادا مى كنند» اين روايات خط مشى شيعه را در برابر ديگران روشن مى سازد تا عزّت شيعه پا بر جا بماند و مصلحت عموم مسلمانان رعايت شود و تخلّف از اين خط مشى را موجبذلت و خوارى و بهانه دادن به دست مخالفان مى داند كه ائمه(عليهم السلام) به آن راضى نيستند و با اينهمه، اگر از ناحيه مخالفان در زمان حاكميت آنها نسبت به شيعه ناروايى رخ دهد، شيعه بايد به حكم تقيه و تا آنجا كه مصلحت اسلام است تحمل كند و كَظْم غيظ نمايد و بردبارى را پيشه سازد. امام صادق(عليه السلام) دراين باره مى فرمايد:«كَظْمُ الغَيْظ مِنَ العدوّ في دولتهم تقيّة خرم لمن أخذ به و تحرز به مِن التعرض للبلاء في الدنيا و معاندة الأعداء في دولتهم و محاظتهم في غير تقيّة ترك أمرالله عزّوجلّ، فجاملوا الناس يسمن ذلك لكم عندهم و لا تعادوهم فتحملوهم على رقابكم فتذلّوا» «فرو خوردن خشم در برابر دشمنان در دولت آنها، تقيه و دورانديشى است براى آنكس كه بدان عمل كند و بدينوسيله از تعرّض بلا در دنيا مصون بماند و عناد دشمنانشان را در دولتشان دفع كند و درگير شدن با آنها بدون تقيه مخالفت با امر خداوند بزرگ است. پس با مردم سازش و مدارا كنيد تا شما را در نظر آنان سنگين جلوه دهد و با آنان دشمنى نكنيد كه موجب شود آنها را بر خودتان مسلط نماييد و خوار و ذليل گرديد.»
خط مشى اصولى شيعه
ناگفته نماند كه استراتژى شيعه در طول تاريخ، با تكيه بر مكتب اهلبيت، همكارى نكردن با ظلم و ستم و فساد و تجاوز بوده و به همين دليل شيعه همواره مظلوم ترين فرقه اسلامى در هر زمان بوده است; چرا كه دست بيعت به ظالمان و غاصبان نداده و غرامت اين آزادگى و ستم ستيزى را در زندان هاى مخوف و بر چوبه هاى دار و با شهادت و اسارت پرداخته است. و اما آنچه در حسن معاشرت و مماشات با مخالفان رسيده، در حقيقت شيوه و تاكتيك عملى را در فضاى مخالف ارائه مى كند و با مواضع اصولى شيعه منافاتى ندارد.
پاسدارىِ كرامت شيعه
در ميان جمع ميليونى زائران مسلمان جهان و در اوضاع و احوال كنونى، شيعه بايد بيشتر از هر زمان چهره صالحى در معاشرت از خود نشان دهد و اعمال و مناسك را به نيكوترين وجه و نظم و وقار به پايان برد تا آبرويى باشد براى كشور و مذهب و انقلاب اسلامى كه امروزه مورد توجه دوستان و هجمه دشمنان قرار دارد. بى توجهى نسبت به آنچه گذشت بهانه اى است تا ديگران ضعف هاى ما را هر چند كه ناچيز باشد، بزرگ كنند و در ديد جهانيان به نمايش بگذارند... زائران بايد توجه داشته باشند كه دولت جمهورى اسلامى ايران و سازمان حج و بعثه مقام معظم رهبرى، بيشترين تلاش را در برگزارى حج و عمره، به شيوه اى آبرومند دارند و از هرگونه فداكارى مادى و معنوى در اين خصوص دريغ نمىورزند و به اعتراف ديگران، بهترين نوع برگزارى و سرويس دهى و خدمات رسانى در حج و عمره، از آنِ ايرانيان است و اين از بى انصافى است كه برخى قدر اين نعمت را نشناسند و با بى توجهى به وظايف شرعى و اخلاقى، كرامت خود و كشور را لكه دار كنند.
آداب و وظايف در حرمين
كسى كه مى خواهد در اين حريم پاك وارد شود، نه تنها از نظر غسل و وضو و طهارت بدن و لباس بايد خود را مهيا سازد، بلكه از پاكى درون و صفاى نفس نيز بايد برخوردار باشد. و بايد بداند: به كدام سرزمين گام مى نهد و با چه كسى سخن مى گويد. كوچكى خود و عظمت صاحبخانه را متذكر باشد. سنن و آداب تشرف را بداند. ادب حضور را نگهدارد. بى محابا و بى مقدمه وارد نشود. بر در خانه توقف كند و اذن دخول بخواند و با هر زبان كه مى تواند اجازه ورود بخواهد و وقار و سكينه و ادب و تمكين با خود همراه ببرد. با تواضع و تعبد و احترام سخن بگويد و شأن و منزلت ميزبان را، كه خدا و رسول و امامان هستند، با تمام وجود رعايت كند و از آنچه در شأن اين حريم كبريايى نيست و شواغل و عوامل غفلت بپرهيزد. به وسوسه هاى شيطانى كه معمولاً در طواف و سعى و نماز و ... به انسان روى مى آورد توجه نكند.