«خورشيد به ذرّه چون نهان است
حيف است كه مهر روى جانان
از بهر چه نور عالمآرا
خورشيد رخش به جلوه آمد
ذرّات جهان، نمودِ آن است»(1)
چون ذرّه به نور خود عيان است
مستور به پرده جهان است
در ظلمت اين وآن نهان است
ذرّات جهان، نمودِ آن است»(1)
ذرّات جهان، نمودِ آن است»(1)
قاعده(2)
163) تو از عالم همى لفظى شنيدى
بيا بر گو كه از عالم چه ديدى
بيا بر گو كه از عالم چه ديدى
بيا بر گو كه از عالم چه ديدى
164) چه دانستى ز صورت يا ز معنى
چه باشد آخرت چون است دنيا
چه باشد آخرت چون است دنيا
چه باشد آخرت چون است دنيا
1. لاهيجى، شرح گلشن راز، ص1282. هدف از «قاعده» بيان شرح بيشتر براى فهم خواننده است.