تمثيل در بيان حقيقت وجود مطلق
484) بخارى مرتفع گردد ز دريا
به امر حقّ فرو بارد به صحر
به امر حقّ فرو بارد به صحر
به امر حقّ فرو بارد به صحر
485) شعاع آفتاب از چرخ چارم
براو افتد شود تركيب با هم
براو افتد شود تركيب با هم
براو افتد شود تركيب با هم
486) كند گرمى دگر ره عزم بالا
در آويزد بدو آن آب دري
در آويزد بدو آن آب دري
در آويزد بدو آن آب دري
1. بزرگ و منزّه است خداوندى كه در قلمرو حكومت او فرمان جارى نمىشود مگر آنچه او بخواهد.2. هر چيزى به اصل خود بر مىگردد.