تمثيل در بيان مراتب انبياء - حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) - نسخه متنی

محمد کاظم محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • 371) شود او مقتداى هر دو عالم
    خليفه گردد از اولاد آدم



  • خليفه گردد از اولاد آدم
    خليفه گردد از اولاد آدم



مقتدا = رهبر، پيشوا.

دو عالم = ب2و13

خليفه = جانشين.

اولاد = جمع ولد، فرزندان.

آدم = خاك سرخ، نخستين انسان، پدر نوع بشر (ف - م)

حضرت مهدى (عج) كه خاتم الاولياء است، چون از خود فانى شده و به بقاى حق، باقى گرديده است، واسطه فيض هر دو عالم مُلك و ملكوت ـ دنيا و آخرت ـ است و بنا به همين صفات، او پيشرو و پيشواى خلق در هر دو عالم است و به همين جهت او در ميان فرزندان آدم(عليه السلام)شايستگى مقام خليفة الهى را پيدا مىكند و جانشين خدا بر روى زمين مىگردد.

تمثيل در بيان مراتب انبياء






  • 372) چو نور آفتاب از شب جدا شد
    تو را صبح و طلوع و اِستوا شد



  • تو را صبح و طلوع و اِستوا شد
    تو را صبح و طلوع و اِستوا شد



عالم همچون كرهاى است. هر گاه آفتاب در نيمكره جنوبى باشد، نيمكره شمالى تاريك و شب است و هرگاه آفتاب به افق مشرق نزديك شود نور آفتاب از شب جدا شده و تاريكى شب كمتر مىگردد و صبح آشكار و هر لحظه روشنايى آن زياد مىشود تا آفتاب به دايره افق برسد و اين دايره جداكننده است و طلوع و غروب به وسيله آن معلوم مىگردد. هر گاه آفتاب از طرف مشرق بالاى اين دايره پيدا شود «طلوع» است و اگر آفتاب در طرف مغرب از اين دايره بگذرد «غروب» است و هرگاه از

/ 460