تمثيل - حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) - نسخه متنی

محمد کاظم محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تمثيل




  • 94) اگر خورشيد بر يك حال بودى
    شعاع او به يك منوال بودى



  • شعاع او به يك منوال بودى
    شعاع او به يك منوال بودى



اگر حركت خورشيد و طلوع و غروب و شدت و ضعف اشعه نور آن پيوسته يكسان و بىهيچ تغييرى بود.




  • 95) ندانستى كسى كاين پرتو اوست
    نبودى هيچ فرق از مغز تا پوست



  • نبودى هيچ فرق از مغز تا پوست
    نبودى هيچ فرق از مغز تا پوست



مغز = اصل، در اينجا منظور آفتاب است.

پوست = فرع، در اينجا منظور عالم ماده، دنياى ظاهرى است.

اگر چنين بود براى هيچكس معلوم نمىشد كه اين روشنايى كه در عالم وجود دارد از پرتو نور خورشيد است يا از عالم ماده و اگر اين معنى معلوم نمىشد هيچ فرقى بين مغز و پوست و يا بين خورشيد و دنياى ظاهر وجود نداشت.




  • 96) جهان جمله فروغ نور حق دان
    حق اندر وى زپيدايى است پنهان



  • حق اندر وى زپيدايى است پنهان
    حق اندر وى زپيدايى است پنهان



دنيا و هر آنچه در اوست همگى نمودها و جلوههاى ذات الهى است و حق نيز به خاطر شدت و غايت پيدايى، در موجودات عالم پنهان مىباشد همان طور كه در نصفالنهار به دليل شدت نور آفتاب چشم از درك آفتاب ناتوان است.




  • «حجاب روى توهم روى توست در همه حال
    97) چو نور حق ندارد نقل و تحويل
    نيايد اندر او تغيير و تبديل



  • نهان زچشم جهانى، زبس كه پيدايى(1)
    نيايد اندر او تغيير و تبديل
    نيايد اندر او تغيير و تبديل



نقل = انتقال، جابجايى (ف-م)

تحويل = دگرگونى، تغيير حالت(ف-م)

1. لاهيجى، شرح گلشن راز، ص69.


/ 460