قاعده در بيان اصول اخلاق - حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) - نسخه متنی

محمد کاظم محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

همّت گمار تا دانا به حقايق شوى و خود را به زيور و زينت حكمت و دانايى كه اصل و اساس اخلاق حميده است، آراسته كن.

قاعده در بيان اصول اخلاق




  • 594) اصول خلق نيك آمد عدالت
    پس از وى حكمت و عفّت شجاعت



  • پس از وى حكمت و عفّت شجاعت
    پس از وى حكمت و عفّت شجاعت



اصول اخلاق چهار تاست كه اصل همه آنها «عدالت» است و آن حالت متوسّط قوّت عملى انسان است. اصل ديگر اخلاق «حكمت» است كه حالت متوسّط قوّت نظرى است. و اصل سوم اخلاق «عفّت» است كه حالت متوسّط قوّت شهوى است و بعد از آن اصل چهارم «شجاعت» است كه حالت متوسط قوّت غضبى است و حكماء اين چهار اصل را فضايل مىنامند.




  • 595) حكيمى راست كردار است و گفتار
    كسى كاو متّصف گردد بدين چار



  • كسى كاو متّصف گردد بدين چار
    كسى كاو متّصف گردد بدين چار



حكيم = ب73

حكمت = عبارت است از دانستن چيز، چنانكه باشد. و آن دو قسم است:حكمت عملى و حكمت نظرى(ش-ل)

متّصف = داراى صفتى بودن

كسى كه به چهار اصل اخلاق -عدالت، حكمت، عفّت و شجاعت-متّصف گردد او حكيمى راست كردار و درست گفتار مىباشد و حكيم واقعى هم اوست.




  • 596) به حكمت باشدش جان و دل آگه
    نه گُربُز باشد و نه نيز ابله



  • نه گُربُز باشد و نه نيز ابله
    نه گُربُز باشد و نه نيز ابله



حكمت = ب595

گُربُز = حيلهگر، زيرك و دانا(ف-م)

/ 460