تمثيل براى روح و تشبيه آن به خورشيد - حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) - نسخه متنی

محمد کاظم محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علق»(1) از آب و گل آفريده شد و به طور كلّى از ماديّات صاف و پاك شد از جانب حقّ به حكم «نفخت فيه من روحى»(2) روح در كالبد او دميده مىشود و آدمى به زيور انسانى آراسته مىگردد.




  • 612) چو يابد تسويه اجزاى اركان
    در او گيرد فروغ عالم جان



  • در او گيرد فروغ عالم جان
    در او گيرد فروغ عالم جان



تسويه = برابر كردن، مساوى ساختن(ف-م)

اجزاى اركان = منظور عناصر اربعه آتش، باد، آب و خاك است.

فروغ = روشنايى

عالم جان = عالم ارواح

هر گاه چهار عنصر آتش، باد، آب و خاك به اعتدال و مساوات برسند طبيعت انسان را به وجود مىآورند و آنگاه روشنايى نور روح در بدن آدمى مىتابد و ظلمت آب و گل بدن را از بين مىبرد.

تمثيل براى روح و تشبيه آن به خورشيد






  • 613) شعاع جان سوى تن وقت تعديل
    چو خورشيد زمين آمد به تمثيل



  • چو خورشيد زمين آمد به تمثيل
    چو خورشيد زمين آمد به تمثيل



آن هنگامى كه اجزاى اركان به اعتدال و مساوات مىرسند شعاع نور روح به تن مىتابد و ظلمت كوه تن تيره و خاكى آدمى را روشن مىكند همان طور كه شعاع نور خورشيد به زمين تاريك مىتابد و آن را روشن مىكند.شيخ روح را تشبيه به خورشيد كردهاست كه باعث روشنايى تن مىگردد.




  • 614) اگر چه خور به چرخ چارمين است
    شعاعش نور تدبير زمين است



  • شعاعش نور تدبير زمين است
    شعاعش نور تدبير زمين است



1. علق، آيه 2.

2. حجر، آيه 29.




/ 460