خاتمه در بيان تمام آنچه در كتاب آمده است - حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) - نسخه متنی

محمد کاظم محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زلف = ب29و715

مشوّش = آشفته، پريشان شده

گاهى مانند چشم معشوق از خوردن شراب حقيقت خوشحال و سرمستم و آن زمانى است كه به وصال او رسيدهام و گاهى همچون زلف محبوب آشفته و پريشان خاطرم و در بيابان كثرت و تعيّن حيران و سرگردانم.




  • 995) گهى از خوى خود در گلخنم من
    گهى از روى او در گلشنم من



  • گهى از روى او در گلشنم من
    گهى از روى او در گلشنم من



خوى = خو، عادت، خصلت

گلخن = «نوعى آتشدان، تون حمام»(1)، «كنايه از تن و زندان نفس است.»(2)

گلشن = گلستان، گلزار، اشاره به عالم ملكوت است.

گاهى به سبب تمايل به صفات و عادات انسانى اسير زندان تن و نفس خود مىباشم و ره از عالم مُلك و ماده بيرون نمىبرم و گاه به واسطه رسيدن به مقام وحدت و وصال معشوق حقيقى در عالم ملكوت و معنى ساكن هستم.

خاتمه در بيان تمام آنچه در كتاب آمده است






  • 996) از آن گلشن گرفتم شمّهاى باز
    نهادم نام او را گلشن راز



  • نهادم نام او را گلشن راز
    نهادم نام او را گلشن راز



گلشن = ب995

شمّه = اندكى، مقدارى

از حقايق و معارف عالم ملكوت، آنچه را كه از طريق كشف و شهود بر من آشكار

1. فرهنگ زبان فارسى، دكتر مهشيد مشيرى، ص 891.

2. فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبيرات عرفانى، ص 399.


/ 460