995) گهى از خوى خود در گلخنم من
گهى از روى او در گلشنم من
گهى از روى او در گلشنم من
گهى از روى او در گلشنم من
خاتمه در بيان تمام آنچه در كتاب آمده است
996) از آن گلشن گرفتم شمّهاى باز
نهادم نام او را گلشن راز
نهادم نام او را گلشن راز
نهادم نام او را گلشن راز
1. فرهنگ زبان فارسى، دكتر مهشيد مشيرى، ص 891.2. فرهنگ لغات و اصطلاحات و تعبيرات عرفانى، ص 399.