جواب سؤال در بيان مرد كامل - حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) - نسخه متنی

محمد کاظم محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تكميل كاستىهاى خود از مرتبه انجام به مرتبه آغاز بيايد و همچون گذشته تابع و عابد گردد.

جواب سؤال در بيان مرد كامل






  • 344) كسى مرد تمام است كز تمامى
    كند با خواجگى كار غلامى



  • كند با خواجگى كار غلامى
    كند با خواجگى كار غلامى



مرد تمام = عارف واصل كامل، كسى كه با ارشادات پير خود به كمال رسيده باشد.

تمامى = مرتبه كمال، پختگى عارف

خواجگى = بزرگى، سرورى، استغناء

غلامى = بندگى، بردگى، منظور متابعت و عبادت از سوى سالك مىباشد.

كسى مرد تمام و كامل است كه به خاطر كمال و مقامى كه دارد و با وجودى كه از مرتبه تعيّنات مادّى گذشته، هستى خود را محو وجود حق مىداند و به بقاى بالله رسيده است و خواجه جهان گشته و هر چه وجود دارد براى اوست. و با اين چنين خواجگى و استغنايى كه دارد، غلامى كند يعنى عبادت و متابعت را رها نمىكند و در جاده طريقت و شريعت گام برمىدارد.




  • 345) پس آنگاهى كه ببريد او مسافت
    نهد حق بر سرش تاج خلافت



  • نهد حق بر سرش تاج خلافت
    نهد حق بر سرش تاج خلافت



مسافت = فاصله، دورى، بُعد و فاصله بين بنده و حق

ببريد = طى كرد

بعد از آنكه سالك مراتب و منازل طريقت را پيمود و به واسطه تصفيه دل و رهايى از تعيّنات دنيوى به قرب الهى واصل شد و مسافتهاى دور و دراز و پر مخاطره را طى نمود و به اصل و حقيقت وجود دست يافت و هستى خود را در ذات

/ 460