در بيان اعتدال كه در ظاهر و باطن حسن و كمال است - حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) - نسخه متنی

محمد کاظم محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در همين راستا دوزخ و جهنم، نتيجه ظلم است و بهشت جايگاهى جاودانه براى راستى و عدالت است.




  • 606) جزاى عدل نور و رحمت آمد
    سزاى ظلم لعن و ظلمت آمد



  • سزاى ظلم لعن و ظلمت آمد
    سزاى ظلم لعن و ظلمت آمد



جزا = پاداش، سزاى عمل كسى را دادن(ف-م)

سزا = موافق، شايسته، پاداش نيكى و بدى(ف-م)

جزاى عدالت و قيام به عدل، نور تجليّات الهى است در دل انسان و رحمت واسعه حقّ است در دل او. همچنين سزاى ظلم طعن و لعن ظالم و دورى او از نور حقّ است.

در بيان اعتدال كه در ظاهر و باطن حسن و كمال است






  • 607) ظهور نيكويى در اعتدال است
    عدالت جسم را اقصى الكمال است



  • عدالت جسم را اقصى الكمال است
    عدالت جسم را اقصى الكمال است



اقصى الكمال = آخرين و بالاترين درجه كمال.

هرگاه انسان اصول اخلاق حميده را كه حدّ وسط و اعتدال قواى چهارگانه است، رعايت نمايد آثار نيكى و حُسن و جمال در باطن و ظاهر او پيدا مىشود.بر همين اساس آخرين و بالاترين درجه كمال انسانى «عدالت» خواهد بود.




  • 608) مركّب چون شود مانند يك چيز
    ز اجزا دور گردد فعل تمييز



  • ز اجزا دور گردد فعل تمييز
    ز اجزا دور گردد فعل تمييز



مركّب = منظور بدن آدمى است كه از اجزاء تركيب شدهاست.

اجزا = منظور آتش، هوا، آب و خاك است.

فعل تمييز = منظور طبيعت انسان است كه عبارت از چهار طبع حرارت، رطوبت، برودت و يبوست كه هر كدام به ترتيب خاصيت چهار عنصر آتش، هوا، آب و خاك است.

/ 460