10 ـ درباره وجود كه مانند دريايى است كه نطق، ساحل و علم - حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) - نسخه متنی

محمد کاظم محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

10 ـ درباره وجود كه مانند دريايى است كه نطق، ساحل و علم

گوهر و حروف، صدفهاى آن است




  • 559) چه بحر است آنكه نطقش ساحل آمد
    زقعر او چه گوهر حاصل آمد



  • زقعر او چه گوهر حاصل آمد
    زقعر او چه گوهر حاصل آمد



نطق = ب433

قعر = ته، بن، گودى

شيخ در اين بيت وجود آدمى را به دريا تشبيه كردهاست كه پر از گوهر است.چه دريايى است كه ساحل آن نطق است و از قعر آن گوهرهاى فراوان بدست مىآيد.




  • 560) يكى درياست هستى نطق ساحل
    صدف حرف و جواهر دانش دل



  • صدف حرف و جواهر دانش دل
    صدف حرف و جواهر دانش دل



دانش دل = حقايق اشيا و معارف الهى

هستى و وجود انسان مانند دريا است كه نطق و سخن ساحل و كناره آن مىباشد و حروف و كلمات مانند صدفهايى هستند كه در درياى وجود بدست مىآيند همچنين حقايق اشياء و معارف الهى كه دانش دل محسوب مىگردند، مانند گوهر و مرواريدى است كه از صدف بيرون مىآيد.صدف كنايه از سالك است تشبيه هستى به دريا به سبب بى نهايتى آنهاست و چون انسان مراتب نهايى وجود است و امتياز او بر ساير موجودات، ناطق بودن انسان است و چون نهايت هر چيزى به امتياز اوست. به همين سبب نطق را به ساحل درياى وجود تشبيه كردهاست.




  • 561) به هر موجى هزاران دُرّ شهوار
    برون ريزد زنقل و نصّ اخبار



  • برون ريزد زنقل و نصّ اخبار
    برون ريزد زنقل و نصّ اخبار



موج = نَفْس انسانى

درّ شهوار = حقايق و معارف الهى

/ 460