10 ـ درباره وجود كه مانند دريايى است كه نطق، ساحل و علم
گوهر و حروف، صدفهاى آن است
559) چه بحر است آنكه نطقش ساحل آمد
زقعر او چه گوهر حاصل آمد
زقعر او چه گوهر حاصل آمد
زقعر او چه گوهر حاصل آمد
560) يكى درياست هستى نطق ساحل
صدف حرف و جواهر دانش دل
صدف حرف و جواهر دانش دل
صدف حرف و جواهر دانش دل
561) به هر موجى هزاران دُرّ شهوار
برون ريزد زنقل و نصّ اخبار
برون ريزد زنقل و نصّ اخبار
برون ريزد زنقل و نصّ اخبار