342) بود تابع ولىّ از روى معنى بود عابد ولىّ در كوى معنى
بود عابد ولىّ در كوى معنى بود عابد ولىّ در كوى معنى
تابع = پيرو، وابستهروى معنى = از روى حقيقتعابد = عبادت كنندهكوى معنى = عالم كشف و شهود، عالم معانىوقتى كه سالك و عارف در خلوت خانه حق، محبوب شد و به مرتبه فناء فى الله رسيد، در حقيقت به مقام ولايت دست يافته است و چون ولىّ اين مرتبه و مقام را به واسطه متابعت و عبادت بدست آورده، در حقيقت و از روى معنى او تابع و عابد است.
343) ولىّ آنگه رسد كارش به اتمام كه با آغاز گردد باز انجام
كه با آغاز گردد باز انجام كه با آغاز گردد باز انجام
آغاز = منظور مرتبه تعيّن و تقيّد سالك و مبدأ سير صعودى و نزولى سالك در دايره هستى است.انجام = مقام اطلاق و رهايى از تعيّنات و قيود مادى.ولىّ كه مراتب و منازلى را طى كرده تا به مقام ولايت دست يافته، آنگاه كارش به اتمام مىرسد و شايستگى خلافت و جانشينى نبىّ را پيدا مىكند كه از مرتبه تعينات مادّى بگذرد و به متابعت از نبىّ سير الى الله نموده و به پايان و انجام كه بالاترين نقطه كمال در قوس صعودى دايره هستى است، برسد و دوباره جهت