حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حدیث بی کم و بیشی (شرح گلشن راز شیخ محمود شبستری) - نسخه متنی

محمد کاظم محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حديث = ب 760

زلف = ب 760

مَجانين = جمع مجنون، ديوانگان (ف-م)

شيخ: از من عاشق درباره زلف معشوق چيزى مپرس زيرا تعيّن زلف پرچين و شكن معشوق زنجيرى است در پاى عاشق كه سبب گرديد تا عاشقان و ديوانگان كوى عشق، ره به سوى معشوق نبرند و به وصال او نرسند. بنا بر اين زنجير ديوانگان عاشق كه مراد زلف معشوق است نجنبانيد زيرا سبب همه بلاها و گرفتارىهاى عاشق، زلف معشوق است.

حافظ(1) در اين باره گويد:




  • «عقل اگر داند كه دل در بند زلفش چون خوش است
    عاقلان ديوانه گردند در پى زنجير ما»



  • عاقلان ديوانه گردند در پى زنجير ما»
    عاقلان ديوانه گردند در پى زنجير ما»






  • 762) ز قدّش راستى گفتم سخن دوش
    سر زلفش مرا گفتا فرو پوش



  • سر زلفش مرا گفتا فرو پوش
    سر زلفش مرا گفتا فرو پوش



قدّ = قد و قامت معشوق عبارت از امتداد حضرت الهيّت است كه برزخ وجوب و امكان است.(ش-ل)

دوش = «صفت كبريايى حق را گويند»(2).

سبب بيان «دوش» آن است كه حق تعالى به واسطه ظلمت و كثرت، مناسبت به شب دارد.

از قامت راست معشوق كه به حقيقت در اعتدال و راستى است سخن به ميان

1. ديوان حافظ، به اهتمام محمد قزوينى و دكتر قاسم غنى، ص 9.

2. فرهنگ اصطلاحات و تعبيرات عرفانى، ص 396.




/ 460