عرفان اسلامی جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 10

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى‏توان از اين روايت بدين‏گونه استفاده كرد كه اگر در انسان عقل نباشد راه استفاده او از انبيا و امامان عليهم‏السلام مسدود است ، اگر انسان بى‏رابطه با انبيا و امامان عليهم‏السلامزندگى كند از خسارت و ضرر مصون نخواهد بود ؛ زيرا عقل تنها نمى‏تواند در همه شؤون راهنماى انسان باشد ، نياز عقل به عقول عاليه يك نياز طبيعى و ضرورى است و بر انسان است كه از كمك‏گيرى از عقول الهيه تكبر نكند .

توجه به اين نكته لازم است كه انسان اگر طالب خير و سعادت در امور دين و دنيا و آخرت است بايد در درجه اوّل از كتاب خدا و درجه بعد از انبيا و به خصوص خاتم رسولان و آن گاه از ائمه طاهرين عليهم‏السلام و سپس از آنان كه از عقل بيدار و علم و تجربه و تقوا و روح نصيحت برخوردارند مشورت كند كه سير اين مسير آدمى را به مقام قرب و عرصه ملكوت و رضايت حق و بهشت برين رهنمون مى‏گردد .

مشورت با خدا به اين است كه به كتاب حق ، علم و معرفت پيدا كند و از آيات قرآن براى زندگى دستور بگيرد .

مشورت با انبيا و ائمه عليهم‏السلام به اين است كه به روايات صحيحه مراجعه كند و راه خود را بر اساس دستورهاى آن بزرگواران تنظيم نمايد .

مشورت با صاحبان اوصاف پنج‏گانه به اين است كه امر خود را با آنان در ميان بگذارد و از آنان بخواهد كه وى را راهنمايى كنند .

اگر كسى عارف به قرآن و روايات نيست ، براى بهره‏گيرى از آيات و روايات لازم است دست در دست عالم ربّانى گذاشته و از دانش او نسبت به آيات و روايات بهره بگيرد .

در هر صورت راه خير و سعادت در تمام شؤون زندگى به روى هر كس كه عاشق خير و سعادت است باز است و ديدن ضربه و خسارت معلول تنها سفر كردن در جاده زندگى است .

اگر انسان همراه با كتاب خدا و دستورهاى انبيا و ائمه عليهم‏السلام و محصول عقل عاقلان حقيقى ، طى راه كند بدون شك به سعادت ابدى خواهد رسيد .

  • در جهان محرم رازى نبود الا دوست تا من بى‏سر و پا گرد جهان مى‏گردم جاى ما در دل صاحب نظران كى باشد گر دل ما قدمى پيش نهد از سر صدق منم امروز در آتش زغم و درد فراق دولت اين است كه در كُنج دل تنگ عماد هيچ كس رخت اقامت ننهد الاّ دوست

  • غصّه با يار توان گفت و غم دل با دوست به مقامى نرسيدم كه نبود آنجا دوست به عنايت نظرى گر نكند با ما دوست نيم گامى نبود فاصله از ما تا دوست با من سوخته تا خود چه كند فردا دوست هيچ كس رخت اقامت ننهد الاّ دوست هيچ كس رخت اقامت ننهد الاّ دوست

/ 215