عرفان اسلامی جلد 10
لطفا منتظر باشید ...
اقتداى به هر كس و به هر كيفيت صحيح نيست ، بلكه اقتدا و پيروى صحيح بايد هماهنگ با قسمت الهى در ازل باشد و موافق قانونى كه حضرت حق از آدم تا خاتم در علم ازليش اراده كرده صورت گيرد ، اقتدا اگر بدين نوع باشد صحيح ورنه باطل و باعث خسارت است .واضحتر اين كه خداوند حكيم براى رشد و كمال بندگانش و براى تأمين سلامت دنيا و آخرت عبادش از ازل مقتداهايى كامل و جامع و آراسته و پيراسته در نظر گرفته و با خلقت انسان و ظهور بشر ، وجود آنان را به تدريج لباس عينيت پوشانده كه آن بزرگواران عبارتند از : انبيا و ائمه و اوليا و صاحبان دانش و بينش كه از سرمايههاى كلان ايمانى و حالى و اعمال صالح برخوردارند .چنانچه انسان در همه امور زندگى از آنان پيروى كرد ، تمام استعدادهايش رو به كمال و رشد و رو به حق و حقيقت و رو به لقا و وصال و قرب و شرف رشد مىكند و به بىنهايت عظمت و بزرگى متصل مىگردد و اگر به آن بزرگواران پشت كرده و از رهبريت و راهنمايىهاى آنان غافل گردد به ريشه خود تيشه زده و خانه سعادت و كمال خود را به دست خود خراب كرده است!انسان موجود عجيبى است ، اين موجود متحمّل بار امانت الهى است ، اين موجود به اراده ازليه خليفه حضرت حق است ، اين موجود منبع و كانون علّم الاسمايى است ، اين موجود ظرف هدايت و گيرنده الهام و لايق وحى و صاحب كرامت و محقق به حقيقت شرافت است ، اين موجود خزانه بىپايان الهى و دارنده گوهرهاى نفيس ربانى چون عقل و فطرت و وجدان و نفس ملهمه است ، اين موجود در روى زمين موجود برتر و مقام افضل و گيرنده فيض و بلكه خود او فيض مقدس است كه ظهور عينى فيض اقدسش مىگويند .انسان را از نظر استعداد مايه قدرتى بيش از قدرت جن و ملك و حيثيتى مافوق تمام حيثيتهاست .او در تمام عالم وجود نمونه ندارد و راهى كه براى كمال به روى او باز است ، براى هيچ يك از موجودات عالم باز نيست .ولى انسان اين هدف استعدادها و مايههاى درونى و برونى را به تنهايى نمىتواند پرورش دهد ، بلكه به اراده حضرت حق محتاج به راهنمايانى است كه او را در راه رسيدن به رشد و كمال و خير دنيا و آخرت رهنمون شوند ، راهنمايانى كه شناختشان از خدا و جهان و انسان كامل است و قدرت دارند ، انسان را در استفاده كردن از مواهب الهى چه مواهب مادى و چه معنوى به راه صحيح هدايت كرده و وى را تا مقام قرب و لقا و وصال حضرت دوست برسانند و اين راهنمايان جز انبيا و ائمه عليهمالسلام و شاگردان واقعى آنان كه فقها و حكما و عارفانند و از اين سه طايفه تعبير به اولياء اللّه شده نيستند كه اگر انسان به آنان اقتدا كند بر اقتداى صحيح تكيه كرده و اگر از آنان روىگردان شود بدون شك دچار اقتداى به هواى نفس و شياطين داخلى و خارجى مىگردد و از اين راه ضربه هولناك غير قابل جبرانى به خويش و به ديگران مىزند !