عرفان اسلامی جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 10

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علم اندك مستلزم عمل بسيار است ، چرا كه تحصيل يك مسئله يا بيشتر زياده از يك ساعت يا نيم ساعت نيست ، ولى عملش مربوط به تمام عمر است ؛ زيرا دانستن موجب تكليف و مكلّف تا آخر عمر مسئول عمل است .

[ قالَ عيسىَ بْنُ مَرْيَمَ عليه‏السلام : رَأَيْتُ حَجَراً مَكْتُوباً عَلَيْهِ : اِقْلِبْنى فَقَلَبْتُهُ فَاِذا عَلَيْهِ مِنْ باطِنِهِ مَكْتُوب ٌ: مَنْ لايَعْمَلُ بِما يَعْلَمُ مَشُومٌ عَلَيْهِ طَلَبُ ما لا يَعْلَمُ وَمَرْدودٌ عَلَيْهِ ما عَمِلَ .
اَوْحَى اللّهُ اِلى داوُدَ عليه‏السلام : اِنَّ اَهْوَنَ ما اَنَا صانِعٌ بِعالِمٍ غَيْرِ عامِلٍ بِعِلْمِهِ اَشَدُّ مِنْ سَبْعينَ عُقُوبَةً باطِنيَّةً اَنْ اُخْرِجَ مِنْ قَلْبِهِ حَلاوَةَ ذِكْرى ]

عيسى عليه‏السلام فرمود :

سنگى را ديدم كه روى آن نوشته بود : مرا برگردان ، چون برگرداندم در باطن سنگ نوشته بود : هركه برآنچه دانسته عمل نكرد ، طلب آنچه را نمى‏داند براى او شوم است و دنبال كردن علم براى او سودى ندارد كه زحمت تحصيل علم بى‏عمل مردود و بدون اجر و مزد است .

به داود خطاب شد :

آسان‏ترين عذابى كه بر عالم بى‏عمل روا مى‏دارم از هفتاد شكل عذاب باطنى سخت‏تر است و آن اين است كه شيرينى ياد خود را از او مى‏گيرم .

[ وَلَيْسَ اِلَى اللّهِ تَعالى طَريقٌ يُسْلَكُ اِلاّ بِالْعِلْمُ ، وَالْعِلْمُ زَيْنُ الْمَرءِ فِى الدُّنْيا وَسِياقُهُ اِلَى الجَنَّةِ وَبِهِ يَصِلُ اِلى رِضْوانِ اللّهِ تَعالى ]

تنها راه رسيدن به خدا علم و معرفت است ، وقتى انسان با انبيا و ائمه و قرآن و معارف الهيه آشنا شود ، اين آشنايى مورّث آشنايى با خدا و محرك عشق در قلب انسان نسبت به كمال مطلق است ، علم زينت مرد در دنيا و رساننده عالم به بهشت و موجب تحصيل رضا و خشنودى خداست ، البته همه اين محصولات نتيجه عمل به علم است .

  • ز قرص ماه رخشيدن بياموز صفا از قطره‏هاى پاك شبنم بخوان در چهر گل آيات پاكى سرافرازى ز كوهستان فراگير ز چشم اختران شب زنده‏دارى سكوت از تيره شب‏هاى دل انگيز اميد زندگانى از بهاران ز مرغان نغمه تسبيح بشنو جمال آفرينش را ز صد شوق چو شهنازى پرستيدن بياموز

  • ز دست ابر بخشيدن بياموز ز جام لاله خنديدن بياموز ز بلبل عشق ورزيدن بياموز ز موج بحر جنبيدن بياموز ز دور چرخ گرديدن بياموز ز ظلمت راز پوشيدن بياموز ز چشمه سار جوشيدن بياموز ز دريا آسمان ديدن بياموز چو شهنازى پرستيدن بياموز چو شهنازى پرستيدن بياموز

[ وَالْعالِمُ حَقَّاً هُوَ الَّذى يَنْطِقُ عَنْهُ اَعْمالُهُ الصّالِحَةُ وَاَوْرادُهُ الزّاكِيَةُ وَصَدَّقَهُ تَقْواهُ ، لا لِسانُهُ وَمُناظَرَتُهُ وَمُعادَلَتُهُ وَتَصاوُلُهُ وَدَعْواهُ . وَلَقَدْ كانَ يَطْلُبُ هذَا الْعِلْمَ فى غَيْرِ هذَا الزَّمانِ مَنْ كانَ فيهِ عَقْلٌ وَنُسُكٌ وَحَياءٌ وَخَشْيَةٌ وَاَنَا اَرى طالِبَهُ الْيَوْمَ مَنْ لَيْسَ فيهِ مِنْ ذلِكَ شَىْ‏ءٌ ]

/ 215