عرفان اسلامی جلد 10
لطفا منتظر باشید ...
و خدا را حقّى ثابت و لازم بر عهده مردم است كه [ براى اداى مناسك حج ] آهنگ آن خانه كنند ، [ البته ] كسانى كه [ از جهت سلامت جسمى و توانمندى مالى و باز بودن مسير ]بتوانند به سوى آن راه يابند . فهميدم قصد خانه خدا دارد .گفتم : چند روز است حركت كردهاى ؟ پاسخ داد : وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ [59] .همانا ما آسمان ها و زمين و آنچه را ميان آنهاست در شش روز آفريديم ، و هيچ رنج و درماندگى به ما نرسيد . فهميدم شش روز است از شهر خود حركت كرده و به سوى مكه معظّمه مىرود . پرسيدم : غذا خوردهاى ؟ جواب داد : وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَداً لاَّ يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ [60] .و آنان را جسدهايى كه غذا نخورند قرار نداديم ، و جاويدان هم نبودند [ كه از دنيا نروند . ] . پى بردم كه در اين چند روز غذا نخورده است .به او گفتم : عجله كن تا تو را به قافله برسانم جواب داد : لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا [61] .خدا هيچ كس را جز به اندازه توانايىاش تكليف نمىكند . فهميدم كه به اندازه من در مسئله حركت و تندروى قدرت ندارد .به او گفتم : بر مركب من در رديف من سوار شو تا به مقصد برويم پاسخ داد : لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتَا [62] .اگر در آسمان و زمين معبودانى جز خدا بود بىترديد آن دو تباه مىشد . معلومم شد كه تماس بدن زن و مرد در يك مركب يا يك خانه يا يك محل موجب فساد است ، به همين خاطر از مركب پياده شدم .به او گفتم : شما به تنهايى بر مركب سوار شو .چون بر مركب قرار گرفت گفت : سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ [63] .منزّه [ از هر عيب و نقصى ] است كسى كه اين [ وسايل سوارى ] را براى ما مسخّر و رام كرد ، در حالى كه ما را قدرت مسخّر كردن آنها نبود . چون اين آيه را قرائت كرد فهميدم در مقام شكر حق برآمده و از عنايت خداوند عزيز ، سخت خوشحال است .وقتى به قافله رسيديم گفتم : در اين قافله آشنايى دارى جواب داد : وَمَا مُحمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ [64] .و محمّد جز فرستادهاى از سوى خدا كه پيش از او هم فرستادگانى [ آمده و ] گذشتهاند . يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ [65] .اى يحيى ! كتاب را به قوت و نيرومندى بگير . يَامُوسَى إِنِّي أَنَا اللّهُ [66] .اى موسى ! يقيناً منم خدا پروردگار جهانيان . يَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ [67] .[و گفتيم :] اى داود ! همانا تو را در زمين جانشين [ و نماينده خود ] قرار داديم . از قرائت اين چهار آيه دانستم چهار آشنا به نامهاى محمد و يحيى و موسى و داود در قافله دارد .چون آن چهار نفر نزديك آمدند ، اين آيه را خواند : الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا [68] .مال و فرزندان ، آرايش و زيور زندگى دنيا هستند . فهميدم اين چهار نفر پسران اويند .به آنان گفت : يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ [69] .اى پدر ! او را استخدام كن ؛ زيرا بهترين كسى كه استخدام مىكنى آن كسى است كه نيرومند و امين باشد [ و او داراى اين صفات است . ] از قرائت اين آيه فهميدم به فرزندانش مىگويد : به اين مرد زحمت كشيده امين مزد بدهيد .چون فرزندانش به من مقدارى درهم و دينار دادند و او حس كرد كم است اين آيه را خواند : وَاللّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ [70] .و خدا براى هر كه بخواهد چند برابر مىكند . يعنى به مزد او اضافه كنيد . از وضع آن زن ، سخت به تعجّب آمده بودم . به فرزندانش گفتم : اين زن با كمال كه نمونه او را نديده بودم و نشنيده بودم كيست ؟ جواب دادند : اى مرد ! اين زن حضرت فضّه خادمه حضرت زهرا عليهاالسلام است كه بيست سال است خارج از قرآن سخن نگفته است ![71] !آرى ، قرآن ، احسن سخن و احسن قصص و احسن قانون است كه هر كس در تمام امور زندگى هماهنگ با اين كتاب باشد داراى احسن قول و احسن عمل و احسن اخلاق و احسن اجر و مزد است .