منوش ساغر دنيا كه دُرد ناب نماست هر آنچه در نظر آيد ز زينت دنيا به بر مگير عروس جهان كه غدّار است مدوز كيسه نفعش كه نفع او ضرر است در اين سرا دل اشكسته بيت معمور است اگر چه در نظر بىبصر خراب نماست درونش خون دل است از برون شراب نماست به نزد اهل بصيرت سراب آب نماست مرو به جامه خوابش كه پير شاب نماست مخور فريب خطايش جهان صواب نماست اگر چه در نظر بىبصر خراب نماست اگر چه در نظر بىبصر خراب نماست