میرزا جواد آقا ملکی مردی از ملکوت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
مىبندد كه پس از نجات از عذاب دنبال معاصى نرود و زشتىهايش را جبران كند؛ اما فرياد مالك دوزخ بلند مىشود كه، هرگز! هرگز راه رهايى نداريد و بايد براى هميشه بمانيد. اين جايگاه ذلت بار و عذاب آور از آنِ شماست، سخن نگوييد كه اگر به فرض محال از اينجا بيرون رويد باز هم همان اعمالزشت را مرتكب مىشويد. پس راه بازگشت بسته، روزنه اميدى نخواهيد داشت بسوزيد و بسازيد كه كيفر عمل شما همين است.نااميدى، تأسف شديد و پشيمانى دردناك مراحل بعدى است كه در «حديث نفس» اين استاد وارسته ديده مىشود. از زندگى در آتش بالباسهاى آتشين، ضربههاى گرزها و سنگينى زنجيرها، فرو رفتن در دركات دوزخ سخن مىگويد.آن عارف روشنبين در ادامه مىفرمايد: فرياد واويلا كارساز نبوده، ضربههاى سهمگين همچنان بر سر، كوبيده مىشود. خون و چرك از دهنها جارى و سوز تشنگى همچنان باقى است. جگر انسان از سوز عطش پاره پاره شده، چشم از كاسه در آمده، تمامى اجزا از هم گسسته است؛ اما پوستهاى جديد بربدن پوشانده مىشود. در اين حال دوزخيان به مالك دوزخ مىگويند: اى مالك!: از خدا بخواه كه جان ما را بگيرد و راحتمان سازد؛ اما او جواب مىدهد: شما هنوز ماندنى هستيد!در پايان مىفرمايد: قبل از رفتن بايد فرصت را غنيمت شمرد. راحتى آن سو را فراهم كرد و عذاب دردناك و جانسوز را بر طرف ساخت.بايد در گفتار، اعمال، رفتار و ظاهر و باطن اظهار عجز و ابراز خردى و حقارت كرد تا در مسير لطف و مرحمت خداوند قرار گيريم؛ چرا كه تأثر