استفاده از اصول عقلى - آشنایی با تفاسیر و روش های تفسیری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با تفاسیر و روش های تفسیری - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

استفاده از اصول عقلى

سـومـيـن شـيـوه تـفـسـيـر ائمـه مـعـصـوم (ع )، اسـتـفـاده از اصـول عـقـلى اسـت . امـام رضـا(ع )در مـجـلس مـاءمـون پـيـرامـون تـفـسـيـر آيـه ((اِنـّى لا اُحـِبُّ الاْ فِلينَ))(122) فرمودند:

((غـروب كـردن و پـنـهـان شـدن از صـفـات مـوجـود حـادث اسـت نـه قـديـم ، و حـادث نمى تواند پروردگار باشد.))(123) امـام در ايـن بـيـان بـا اسـتـفـاده از يـك قـيـاس مـنـطـقـى (عـقـلى ) افـول كـنـنده را لايق الوهيت نمى داند. اين قياس منطقى را به اين صورت مى توان تقرير كرد: مـوجـود افـول كـنـنده حادث است نه قديم و هر حادث غير قديمى نمى تواند پروردگار باشد، پس موجود افول كننده پروردگار نيست .

عـبـدالله بـن قـيـس نـقـل مـى كـنـد كـه شـنـيـدم حـضـرت رضـا(ع )آيـه ((بـَلْ يـَداهـُ مـَبـْسـُوطـَتـانِ))(124) را قـرائت كـرد. پرسيدم : آيا دستان خدا چنين است (و اشاره به دستان باز خويش ‍ كردم .) امام فرمود: اگر چنين مى شد كه خدا مخلوق بود.(125) در اينجا نيز امام با بيان يك قاعده عقلى جسميّت را از خدا نفى مى كند. اين قياس را نيز مى توان بـديـن شـكـل بـيان كرد: خدا جسم نيست (تا دستانش باز باشد) و هر جسمى مخلوق است ، پس خدا مخلوق نيست .

بيان معانى لغات و مفردات

بـعـضـى از بيانات تفسيرى امامان (ع )، بازگو كردن معانى مفردات و واژه هاى قرآن است . امام معانى واژه مورد نظر را با ذكر واژه مترادف آن ، روشن مى كند، مثلاً:

الف ـ از امـام رضـا(ع )ذيـل آيـه 68 سـوره بـقـره در تـبـيـين عبارت ((لا فارِضٌ وَ لا بِكْرٌ)) چنين نـقـل شـده اسـت : ((لا صـَغـيـرَةٌ وَ لا كـَبـيـرَةٌ)) امام با اين بيان ((بِكْر)) را به كوچك و كم سن و سال و ((فارِض )) را به بسيار بزرگ و از كار افتاده تفسير كرده است .(126) ب ـ عـمـر و ابـوبـكـر مـعـنـاى كـلمـه ((اَبّ)) در آيـه ((وَ فـاكـِهـَةً وَ اَبـّاًَ مـَتـاعـاً لَكـُمْ وَ لاَِنْعامِكُمْ))(127) را نمى دانستند. وقتى اين سخن به امام على (ع )رسيد، فرمود: سبحان الله ، آيا نمى دانند كه كلمه ((اَبّ)) به معناى علف و چريدنيهاست ؟ خداى تعالى در اين آيه مى خواهد نعمتهايى را كه به خلقش داده ، برشمرد، از آن جمله ، غذاى آنان و غذاى چهارپايان ايشان است كه به وسيله آن هم جانشان زنده مى ماند و هم جسمشان نيرو مى گيرد.(128)

بيان ظهور لفظى آيات

در بـسـيارى از موارد كه ائمه (ع )توضيحى پيرامون آيات داده اند، بيان ظهورى بوده كه خود آيه داشته است . براى نمونه دو مثال ذكر مى شود:

الف ـ در تـفـسـيـر عـلى بـن ابـراهـيـم پيرامون آيه ((مَثَلُ الَّذينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ اَسْفاراً))(129) چنين آمده است :

((الاغ كـتـابـهـا را حـمـل مـى كـنـد در حـالى كـه نـه مـى دانـد درون آن كـتـب چـيـسـت و نـه به آنها عـمـل مـى كـنـد، بـنـى اسـرائيـل نـيـز چـنـيـن هـسـتـنـد؛ هـمـانـنـد الاغ حـامـل تـورات شـده انـد در حـالى كـه نـمـى دانـنـد آنـچـه را كـه درون آن اسـت و بـدان عمل نمى كنند.))(130) ب ـ از امـام مـحـمـد بـاقـر(ع )سـؤ ال شد، اينكه خداوند مى فرمايد: ((لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ))(131) منظور چيست ؟ امـام در پـاسـخ فـرمود: عمل صالح مانند نماز، زكات و انواع كارهاى خير در آن شب بهتر از اين اعمال در هزار ماه است كه در آن ، شب قدرى وجود نداشته باشد.

بديهى است كه ظاهر آيات ، دلالت بر اين بيان امام دارد و امام همان ظاهر را توضيح داده اند.

بيان شاءن نزول

در بـسـيـارى از مـوارد امـامـان مـعـصـوم (ع )بـراى تـبـيـيـن مـفـهـوم آيـه ، شـاءن نزول آن را ذكر نموده اند كه نقش مهمى در تفسير و مراد آيات براى عموم مردم دارد.

بـه عـنـوان نـمـونـه مـى تـوان بـه روايـاتـى كـه پـيـرامـون شـاءن نـزول آيـه ((اِنَّمـا

/ 55