از كـسـانـى كـه در ايـن مـوضـوع پـيشگام بودند، مرحوم ((علامه مجلسى )) است كه در هر يك از فـصـول بـحـارالانوار آيات مربوط به آن موضوع را جمع آورى مى كند، سپس يك ديد كلى بر هـمـه آنـهـا مـى افـكـنـد، در بـعـضـى از مـوارد نـظـرات مـفـسـران را نقل مى كند و در تبيين اين آيات مى كوشد.از نـمـونـه هـاى ديـگـر از تـفـسير موضوعى در كلمات بزرگان پيشين كتابهايى است كه تحت عـنـوان ((آيـات الاحـكـام )) نـوشـته شده كه اوّلين آنها كتاب ((احكام القرآن )) نوشته ((محمد بن صائب كلبى )) است كه از ياران امام باقر و امام صادق (ع )بوده است .(283) از نمونه هاى ديگر تفسير موضوعى ، مى توان كتابهاى جديدى را كه در موضوعات مختلف از ديـدگـاه قـرآن نـوشـته مى شود نام برد، مانند: انسان در قرآن ، زن در قرآن ، قصص قرآن ، تـاريـخ در قـرآن ، اخـلاق در قـرآن و... كـه البـتـه موارد مذكور تفسير موضوعى در يك شاخه مـحـدود و مـعـيـن اسـت ، نـه يـك تـفـسـيـر كـلى و جـامـع . در ايـن اواخـر تـلاشـهـا و كـوشـشـهـاى قابل توجهى براى تفسير قرآن به صورت موضوعى صورت گرفته است .از جمله كتابهائى كه در اين زمينه مى توان نام برد:1 ـ المدخل الى التفسير الموضوعى للقرآن الكريم ، سيد محمدباقر ابطحى .2 ـ بحثى پيرامون تفسير موضوعى و ترتيبى ، شهيد آية الله سيد محمدباقر صدر.3 ـ ((مفاهيم القرآن )) به عربى و ((منشور جاويدان )) به فارسى ، استاد جعفر سبحانى .4 ـ ((تفسير موضوعى ))، آيت الله جوادى آملى .5 ـ ((پيام قرآن ))، آيت اللّه ناصر مكارم شيرازى .6 ـ ((معارف قرآن ))، استاد محمدتقى مصباح يزدى .ولى بـايـد گـفـت بـا همه اين تلاش و كوششها تفسير موضوعى هنوز دوران طفوليت خود را مى گـذرانـد و سـالهـا طـول خـواهـد كـشـيـد تـا هـمـچـون تـفـسـير ترتيبى مقام شايسته خود را پيدا كند.(284)
دلايل طرفداران تفسير موضوعى
1 ـ وجود آيات محكم و متشابه و لزوم ارجاع متشابهات به محكمات .(285) 2 ـ سـخـن مـولاى مـتـّقيان على (ع )در مورد قرآن كه : ((برخى از آن برخى ديگر را تصديق مى كـنـد.))(286) و يـا فـرمـوده آن حـضـرت : ((برخى آيات قرآن با آيات ديگر سخن مى گـويـد و بـعـضـى شـاهـد بـر بـعـضـى ديـگـر اسـت .))(287) هـمـه ايـنـهـا دليل بر تاءييد تفسير موضوعى و يا تفسير قرآن با قرآن است .3 ـ بـراى فـهـم آيـات ، نـيـاز بـه ديـد كـلى نـسـبـت بـه هـمـه قـرآن اسـت . و بـدون احاطه بر كـل قـرآن نـمـى تـوان فـقـط يـك مـطـلب را در يـك سـوره در نظر گرفت ، زيرا ديد جزئى به قسمتهاى مختلف قرآن سبب انحراف و تفسير به راءى مى شود.شـهـيـد آيـة الله صـدر در ايـن زمـيـنـه مـى فرمايد: تفسير تجزيه اى (ترتيبى ) تاكنون سبب تـنـاقـضـهـاى مـذهبى گرديده ، زيرا يك مفسّر آيه اى را مى يافته كه مرام و مكتب خود را توجيه كـرده و عـدّه اى را دور خـود جـمـع مـى كـرده اسـت ؛ چـنـانـكـه در بـسـيـارى از مسائل كلامى مانند، جبر، تفويض و اختيار اين مسئله پيش آمده است ، چه بسا اگر مفسّر قدمى ديگر بـرمـى داشـت ، و بـه آيـات مـحـدود بـسـنـده نـمـى كـرد بـسـيـارى از تـناقضات از بين مى رفت .(288) 4 ـ تـفـسـيـر مـوضـوعـى سـبـب تطوّر و تكامل تفسير خواهد شد همچنانكه در فقه چون براساس مـوضـوعـات از قـرآن و كـتـب حـديـثـى اسـتـفـاده شـده گـسـتـرش و پـيـشـرفـت خـوبـى حاصل شده است .5 ـ به وسيله تفسير موضوعى مى توان اسرار و پيامهاى تازه قرآن را، از طريق انضمام آيات بر يكديگر به دست آورد.مـفـسـر يـك مـوضـوع اجـتـمـاعـى ، اعتقادى را كه [احتمالاً در زندگى با آن برخورد داشته و در او