ناسخ و منسوخ در قرآن - آشنایی با تفاسیر و روش های تفسیری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با تفاسیر و روش های تفسیری - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيا ديدى كسى كه هواى نفس خود را خداى خود قرار داده است .

و بـاز هـم بـا تـاءمـّل در آيـه مى توانيم اين نتيجه را بگيريم كه منظور از شرك ، غفلت ازخدا وتوجه به غيراست . بنابراين بطن واژه شرك مى تواند به ترتيب ، بت ، شيطان ، هواى نفس ‍ و غفلت باشد؛ كه همه در طول يكديگر بوده و با هم تضادّى ندارند.(45) البـتـه عـلم به بطن قرآن به تمام معنا مربوط به معصومان است كه به مرتبه ولايت و شهود اسرار حق رسيده اند، گر چه سالكان طريق آنان نيز كه به مراحلى از ولايت و شهود حق رسيده اند، به بعضى از بطون قرآن پى مى برند.

ناسخ و منسوخ در قرآن

در بـيـن آيـات احـكـام آيـاتـى هـستند كه حكم آنها به وسيله آيات ديگر برداشته شده است . به آياتى كه حكم آنها برداشته شده منسوخ ، و به آياتى كه حكم به وسيله آنها برداشته شده ، ناسخ مى گويند.

بـه عـنـوان مـثـال در آيه 12 سوره مجادله چنين حكم شد كه هر كس بخواهد با پيامبر نجوا كند و به راز سخن بگويد، بايد قبل از نجوا صدقه بدهد؛ امّا بعد از مدّتى اين حكم توسط آيه 13 همان سوره برداشته شد.

بدين ترتيب آيه 12 را منسوخ و آيه 13 راناسخ گويند.

البـتـه گـفـتـنـى اسـت كـه مـفـسـران و عـلمـاى عـلوم قـرآنـى در وجـود اصل نسخ ، انواع آن و تعداد آيات ناسخ و منسوخ ، اختلاف نظر دارند.(46)

آيات محكم و متشابه

مـنظور از آيات محكم آياتى است كه داراى ثبات و اتقان مخصوصى هستند و مراد آنها روشن است وبه معناى غير مراد اشتباه نمى شوند.

مـثـل آيـه ((قُلْ هُوَاللّهُ اَحَدٌ)) و يا ((اِنَّاللّهَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ)) معناى حقيقى اين آيات با معناى ديـگـر اشـتـبـاه نـمـى شـود و افـراد گـمـراه نـمـى تـوانـنـد بـه ميل خود از اين گونه آيات ، سوء استفاده كنند.(47) و امـّا آيـات مـتـشـابـه بـر خـلاف آيـات مـحـكـم ، بـر دو يـا چـنـد مـعـنـا قابل حمل هستند و براى فهميدن مراد و مقصود آن آيات بايد آنان را به آيات محكم ارجاع داد.

روش اهـل بـيـت نـيـز ايـن بـوده كه آيات متشابه را به آيات محكم ارجاع مى داده اند تا مفهومشان واضح شود. از امام هشتم نقل شده كه فرمود:

((هر كس متشابه قرآن را به محكم آن ارجاع داد، به راه راست هدايت يافت .))(48)

ترجمه قرآن

ريشه لغوى ترجمه

بـيـشـتـر لغـت دانـان آن را از ((تـَرْجَمَ)) به معناى كشف و تفسير و بيان دانسته و برخى آن را از ريـشـه ((رَجْم )) گرفته و به معناى سخن گفتن از روى حدس و گمان دانسته اند؛ برخى ديگر آن را مـشـتـق از كـلمـه تـرجـمـان فـارسـى دانـسـتـه انـد؛ و بـرخـى نـيـز مـانـنـد دهخدا گفته اند: اصـل آن از كلمه ترزبان گرفته شده است . او مى گويد ((ترجمه ، به تفسير كردن زبانى از زبـان ديـگـر گـويند و ترجمان كسى است كه كلام دو شخص متغاير اللسان را به يكديگر بفهماند.))(49)

معناى اصطلاحى ترجمه

ترجمه در اصطلاح و عرف نيز معناى خاصى دارد مانند:

1 ـ تـبـليـغ كـلام و رسـانـدن سـخن به كسى كه آن را نشنيده است ، اين معناى ترجمه بيشتر در تبليغ احكام الهى و بيان الفاظ آسمانى به كار مى رود.

2 ـ تفسير و شرح سخن به همان زبان اصلى چنانكه ابن عباس را ترجمان القرآن لقب داده اند.

3 ـ تفسير سخن به زبانى ديگر.

4 ـ گرداندن از زبانى به زبان ديگر.(50) مـشـهـورتـريـن مـعـنـاى ايـن كـلمـه تـعـريف چهارم است كه در كتب لغت زياد به آن اشاره شده است .(51)

/ 55