قـرآن كـريـم و پـيـامبر اسلام اولين دعوت كنندگان به فهم قرآن و تدبّر در معانى آن هستندو تـدبـّر و فـهم قرآن چيزى جز تفسير و كشف مقصود الفاظ و آيات قرآن نيست . قرآن كسانى را كه در آيات كتاب آسمانى تدبّر، تفكّرو تعقّل نمى كنند توبيخ و سرزنش مى كند:((اَفَلا يَتَدَبَّروُنَ الْقُرْانَ اَمْ عَلى قُلوُبٍ اَقْفالُها))(18) آيا در قرآن تدبّر نمى كنند يا بر دلهاشان قفل نهاده شده است .قرآن اعلام مى دارد كه براى فهميده شدن نازل شده و كسانى كه پيام آن را نمى شنوند و نمى فهمند، به خاطر اعمال بدشان بر قلبهايشان پرده افتاده است :((وَاِذا قـَرَاءْتَ الْقـُرْانَ جـَعـَلْنـا بـَيـْنـَكَ وَ بـَيـْنَ الَّذيـنَ لا يـُؤْمـِنوُنَ بِالاْ خِرَةِ حِجابا مَسْتوُرا وَ جَعَلْناعَلى قُلوُبِهِمْ اَكِنَّةً اَنْ يَفْقَهوُهُ وَ فى ا ذانِهِمْ وَقْرا))(19) و هنگامى كه قرآن مى خوانى ، ميان تو و آنان كه به آخرت ايمان نمى آورند، حجاب ناپيدايى قـرار مـى دهـيـم و بـر دلهـايشان پوششهايى ، تا آن را در نيابند و گوشهايشان را سنگين مى گردانيم .از سوى ديگر وجود امثال و قصص در قرآن را جهت به فكر واداشتن مردم دانسته است :((تِلْكَ الاَْمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّروُنَ))(20) اين مثالهايى است كه براى مردم مى زنيم شايد به فكر فرو روند.((فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّروُنَ)) اين قصه ها را بر آنان بخوان شايد در آن تفكر كنند.از سوى ديگر اهل بيت (ع ) دستور داده اند كه سخنان منسوب به آنها را به قرآن عرضه كنيم و در صـورت مـوافـقـت بـا قرآن بپذيريم ؛ اجابت اين دستور ممكن نيست مگر بعد از فهم و تفسير قرآن .امام زين العابدين (ع )مى فرمايد ((آيات قرآن ، خزانه هاى دانش است ، چون يكى از آنها گشوده شود، سزاوار است كه در آن خوب نظر و انديشه گردد.))(21)
تاريخچه تفسير
هـنـگـامـى كـه نـبـى اكـرم (ص )اوليـن مـفـسر قرآن كريم رحلت فرمود مسلمانان متوجه شدند كه فـهـمـيـدن و فهماندن قرآن براى افراد غيرعرب و حتى عرب جز با تدوين بعضى از علوم كه شناخت قرآن كريم را آسان مى سازد،امكان پذير نيست . بدين جهت در زمينه فهم قرآن دو كار مهمّ انجام دادند:اول : تـدويـن عـلوم صـرف ،نـحـو، لغـت ، اشـتقاق ، معانى ، بيان ، بديع ، و نظاير آن ، براى شناخت مفاهيم و معانى الفاظ قرآن كريم .دوم : تاءليف تفاسير مختلف بر حسب ذوقهاى متفاوت .در كتاب ((معجم المفسرين )) نوشته عادل نويهض ، نام 2200 تفسير آمده ، و در كتاب ((الذريعه الى تـصـانـيـف الشـيـعـه )) از شـيخ آقا بزرگ تهرانى نام 450 تفسير شيعى ذكر شده است . البـتـه ايـن ارقـام تفاسيرى است كه مكتوب شده ودر دسترس قرار گرفته است و رقم اصلى ، شايد از هزاران ، فراتر رود.(22) تـاريخ تفسير داراى مراحل مختلف در بين شيعه و سنى است كه نياز به يك مبحث جداگانه دارد، قـرآن كـريم همواره محور علوم مختلف جوامع اسلامى بوده است گاهى اوج مى گرفته ، و گاهى به دلايلى سير نزولى را طى