تاءويل قرآن - آشنایی با تفاسیر و روش های تفسیری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با تفاسیر و روش های تفسیری - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى كرده است .

از آنـجـا كـه شـيـعيان هميشه مورد خشم و غضب حكّام بوده اند و تحت فشارهاى گوناگونى قرار داشـتـنـد، بـسـيارى از تفاسيرشان يا غارت شده و يا در مخفيگاهها از بين رفته است .ولى آنچه باقى مانده ، داراى اين ويژگى است كه از مفسرّان واقعى يعنى ائمّه اطهار(ع ) و از منبع گسترده اخبار صحيح آنان الهام گرفته است .

ويـژگـى ديـگـر ايـنـكـه ، شـيـعـه در تـفـسـيـر آيـات ، طـبـق دسـتـور مـعـصومين بسيار محتاطانه عمل كرده تا در دام تفسير به راءى نيفتد.

در بين اهل سنت نيز، تفسير، دورانهاى مختلفى داشته است كه يكى از دورانهاى آن ، قرن چهاردهم بوده است ، در اين دوره مفسران ، مسائل علمى ، سياسى و اجتماعى را بيش از گذشته مورد توجه قرار داده اند، بويژه پس از نهضت علمى سيد جمال كه خود او و ديگران همچون عبده ، رشيدرضا، سـيـد قـطـب ، طـنـطـاوى ، مـراغـى ، حـسـن البـنـاء، فـريـد وجـدى ، و مـحـمـود شـلتـوت اغـلب مسائل سياسى و اجتماعى قرآن را با ديدگاههاى مختلف مطرح كرده اند.

در ايران نيز چنين نهضتى در تفسير قرآن پديد آمده بود كه امام خمينى (قدس سره ) با هدايت و رهبرى انقلاب اسلامى باعث ترويج بيشتر آن گرديد.

تاءويل قرآن

واژه ((تـاءويـل ))، در اصـل از مـاده ((اَوْل )) بـه مـعـنـاى بـازگـشـت اسـت كـه بـه بـاب تـفـعـيل رفته و معناى ((بازگرداندن )) را مى دهد. صاحب لغت نامه قاموس مى نويسد: كلام او را ((تـاءويـل نـمـود))يـعـنـى آن را بـرگـردانـيـد و ارزيـابـى و تـفـسـيـر كـرد.كـلمـه تـاءويـل بـه مـعـنـاى تـعـبـيـر خـواب و بـه مـعـنـاى مـرجـع و مآل هم به كار ميرود در اين صورت تاءويل قرآن يعنى مرجع و ماءخذى كه معارف قرآن از آنجا گرفته شده و مآل و مرجَع قرآن به آن است .(23)

كلمه تاءويل در آيات قرآن

واژه تـاءويـل در شـانـزده آيـه قـرآن كـريـم آمـده اسـت . مـوارد استعمال در اين آيات را مى توان چنين بر شمرد:

1 ـ تاءويل قرآن : البته آياتى كه در آن تاءويل به قرآن نسبت داده شده ، به دو صورت است . در سـوره آل عـمـران ، آيـه 7، تاءويل به آيات متشابه نسبت داده شده و در سوره اعراف ، آيه 53 و يونس آيه 39 تاءويل به كل قرآن نسبت داده شده است .

2 ـ تـعـبـير خواب : در سوره يوسف چند مرتبه اين كلمه آمده و به رؤ يا و خواب نسبت داده شده و تاءويل رؤ يا به معناى تعبير خواب استعمال شده است .

3 ـ حقيقت و واقعيت اعمال : در آياتى كلمه تاءويل به حوادث و اتفاقات نسبت داده شده و به معناى حقيقت و واقعيت آن قضايا است ، مانند داستان موسى و خضر كه حضرت خضر از واقعيت اعمالى كه انجام داده به ((تاءويل )) تعبير مى كند.

4 ـ عـاقـبـت و سـرانـجـام : در بـعـضـى آيـات نـيـز كـلمـه ((تـاءويـل )) در معناى لغوى خود استعمال شده است . مانند آيه 35 سوره اسراء كه مى فرمايد: پيمانه را تمام دهيد و با ترازوى درست وزن كنيد كه اين بهتر وعاقبت آن نيكوتر است .

معناى تاءويل

بـا دقـت و تـوجـه در آيـاتـى كـه لفـظ تـاءويـل در آنـهـا آمـده ، مـعـلوم مـى شـود كـه ((تـاءويل )) از قبيل معنا و مدلول لفظ نيست . مثلاً حضرت يوسف در خواب مى بيند كه خورشيد، ماه و يازده ستاره بر او سجده كردند. بعدها كه پدر، مادر و برادرانش در پيشگاه او سجده شكر بـراى خـدا بـه جـا مـى آورنـد، ايـن كـار آنـان را تـاءويـل خـواب خـود مـعـرفـى مـى كـنـد و حـال آنـكـه الفاظ حاكى از خواب او هيچگونه دلالتى بر اين واقعه ندارد و يا پادشاه مصر در خـواب هـفت سال قحطى را به صورت هفت گاو چاق كه به وسيله هفت گاو لاغر خورده مى شوند مى بيند.

بـنـابـرايـن معلوم مى شود كه تاءويل حقيقتى است خارجى كه به صورت خاصى براى بيننده جـلوه كـرده

/ 55