بـرخـى از مـفـسـران بـه دليل تبحر خاص خود در ادبيات و با توجه به جنبه هاى اعجاز ادبى قـرآن ، بـه نـوشـتـن تـفـسـير از اين ديدگاه روى آورده اند و تفاسير ادبى از خود به يادگار گـذاشـتـه انـد، كـه از جـمـله آنـان مـى تـوان بـه تـفـاسـيـر ذيل اشاره كرد:((مـعـانـى القـرآن )) اَبـان بـن تـغـلب ، ((تـلخـيص البيان )) سيد رضى ، ((اسرار البلاغه )) جرجانى و ((بحرالمحيط)) ابى حيان .البـته تفاسيرى همچون كشاف زمخشرى و مجمع البيان طبرسى هر چند در جهات ديگر تفسيرى نـيـز شـايان توجه مى باشند ولى با توجه به نكات ادبى بسيار، آنها را نيز تفسير ادبى به حساب آورده اند.
تفاسير فقهى
عده اى از مفسران قرآن نيز، آيات قرآنى را از ديدگاه فقهى مورد نظر قرار داده و اكثر تفاسير خود را به شرح آيات مربوط به احكام ، اختصاص داده اند. معمولاً كتبى كه آيات الاحكام را بحث كرده اند از اين قبيلند. از جمله اين تفاسير مى توان از تفسير ((كنز العرفان فى فقه القرآن )) مـقـداد سـيـورى در شـيـعـه و ((الجـامـع لاحـكـام القـرآن )) ابـن عـبـدالله قـرطـبـى در اهل سنت نام برد.
تفاسير علمى
بـا پـيـشرفت علوم تجربى ، رفته رفته اين تفكر در بين برخى مسلمانان رواج پيدا كرد كه بـراى جـلوگـيـرى از تـهديد علم نسبت به دين ، بايد تفسيرى علمى از قرآن عرضه نمود؛ چرا كـه قـرآن مـعجزه جاويد اسلام بوده و كليه اسرار طبيعت و قوانين علمى در آن نهفته است . البته بـرخـى نـيـز معتقدند كه اين روش ، ريشه در قرون گذشته دارد، چنانكه دكتر محمدحسين ذهبى ، نـويـسـنده مصرى مى گويد: با تتبع در سلسله بحث تفسيرى ، ريشه تفسير علمى را در نهضت علمى عباسيان مى يابيم .(262) طـنـطـاوى ، اسـتـاد دانـشـگـاه مصر در تفسير ((الجواهر)) خود از جمله كسانى است كه تفسيرش را برمبناى اعجاز علمى قرآن بنا نهاده و بيشتر به شرح اسرار جهان خلقت پرداخته است . كتاب او در حـقـيـقـت يـك دايـرة المـعـارف عـلوم جـديـد اسـت . او بـه مـسـائل عـلمـى قـابـل تـطـبـيـق بـا قـرآن در زمـينه هاى فيزيك ، شيمى ، پزشكى ، هيئت ، نجوم ، هـيـپـنـوتـيـزم ، روان كـاوى و... اكتفا نكرده بلكه از تصاوير و عكسهاى مختلف نيز استفاده كرده ،بـطـورى كـه بـرخـى گـفـتـه انـد در ايـن تـفـسـيـر هـمـه چـيـز يـافـت مـى شـود بـه جـز تـف +++سير!++(263) از نـمـونـه هـاى تـفـسـيـر عـلمـى وى ايـن اسـت كـه داسـتـان ذبـح گـاو بـنـى اسرائيل و ذبح چهار پرنده به دست حضرت ابراهيم (ع ) و درآميختن گوشت آنها را با هم و سپس زنده شدنشان را به احضار ارواح حمل كرده است .از ديـگـر كـتـب تفسيرى در اين زمينه كتاب ((الهداية والعرفان فى القرآن بالقرآن )) از سيد احـمـدخـان هـندى است . او نيز در اين اثر انفعالى خود در برابر حركت علمى جهانى ، كار را به جـايـى رسـانـده كـه بـسـيـارى از مـسـائل مـعـنـوى قـرآن را بـه مسائل مادى توجيه نموده و در برخى موارد راه الحاد را پيموده است .
تفسير ترتيبى و تفسير موضوعى
تـفسير ترتيبى به تفسيرى گفته مى شود كه مفسّر، همه قرآن يا قسمتى از آن را به ترتيب سوره ها و آيات