تفسير قرآن به حديث
دومـيـن روش تـفـسـيـر قـرآن ، نـقـل روايـات مـعـصـومـان (ع )در ذيل آيات است ، زيرا همانگونه كه در بحثهاى گذشته اشاره شد آنان تنها مفسران واقعى قرآن بـوده كـه مخاطبان اوليه قرآن (152) و عالمان به حقايق و بطون آن مى باشند، قرآن خـود، پـيامبر اكرم را مفسّر خويش معرفى نموده (153) و آن حضرت نيز عترت خويش را در كنار قرآن و عِدل و همتاى آن قرار داده است .(154) ضـمـن بـحـث گـذشـتـه ، اهميت تفسير قرآن به قرآن روشن گشت ، ولى در اينجا لازم است متذكر شويم كه در چند مورد، استفاده از حديث ضرورى است .(155) 1ـ در شناخت بطون آياتچـنـانـكـه مـى دانـيـم قـرآن ، جـز مـعـانـى و مـطـالبى كه به استناد ظواهر لفظ و با مطالعه و بـررسى ابتدايى به دست مى آيد، حاوى يك سلسله حقايق و معانى عميق و مفاهيم بلندى است كه در روايات از آنها به عنوان بطون قرآن ياد شده است .تدبّر در مجموع آيات در يك موضوع ، هر چند مفيد و ضرورى است ولى نمى تواند ما را به همه بطون آيات رهنمون كند از اين جهت رجوع به سنت در تفسير قرآن ضرورى مى نمايد.2ـ در مورد تفصيل آيات احكام ، قصص و خصوصيات معاد
علامه طباطبائى در اين مورد مى نويسد:((جـزئيـات احـكـام چـيـزى نـيـسـت كـه هـركـس بـتـوانـد مـسـتـقـلاً و بـدون مـراجـعـه بـه بـيـانـات رسـول خـدا(ص )آنـرا از قـرآن كـريـم استخراج كند، همچنانكه خود قرآن هم مردم را به آن جناب ارجاع داده و فرمود: ((ما اتيكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهيكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا))(156) و در اين مـعـنـا آيـاتـى ديـگـر نـيـز هـسـت ، و هـمـچـنـيـن جـزئيـات قـصـص و مـعـارفـى از قبيل مساءله معاد.))(157) 3ـ براى تحصيل صلاحيت كافى و فهم لازم جهت به كارگيرى روش ((تفسير قرآن به قرآن )) مؤ لف گرانقدر الميزان در اين باره مى نويسد:((طـريـقـه صـحـيـح تـفسير اين است كه براى روشن شدن معناى يك آيه ، از آيات ديگر استمداد شـود و ايـن كـار را تـنـهـا كـسـى مـى تـوانـد بـكـنـد كـه در اثـر مـمـارسـت در روايـات وارده از رسـول خـدا(ص )و ائمـه اهـل بـيـت (ع )، استاد حديث شده و از اين ناحيه ذوقى به دست آورد، چنين كسى مى تواند دست به