اگر در آيات نزول قرآن دقت كنيم ، درمى يابيم كه آيات كريمه براى قرآن دو مقام اثبات مى كـنـد. مـقـام مـكـنـون كـه از مـَسِّ مـس كـنـنـدگـان (جـز مـطـهـّريـن ) مـصـون اسـت و مـقـام تنزيل (نازل شده ) كه براى مردم قابل فهم مى باشد. به آيات زير توجّه كنيد:((وَالْكـِتـابِ الْمـُبـيـنَِ اِنـّا جـَعـَلْنـاهُ قُرْانا عَرَبِيّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلوُنََ وَاِنَّهُ فى اُمِّ اْلكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِىُّ حَكيمٌ))(25) سـوگـنـد بـه كـتـاب مـبـيـن ، مـا آن را قـرآنـى فـصـيـح و عـربـى قـرار داديـم تـا شـايـد شـما تعقل كنيد و آن در ام الكتاب (لوح محفوظ) نزد ما بلندپايه و استوار است .((اِنَّهُ لَقـُرْانٌ كـَريـمٌَ فـى كـِتـابٍ مـَكـْنـوُنٍَ لا يـَمـَسُّهُ اِلّا الْمـُطـَهَّروُنََ تـَنـْزيـلٌ مـِنْ رَبِّ الْعالَمينَ))(26) كـه آن قـرآن كـريـمى است كه در كتاب محفوظى جاى دارد، و جز پاكان نمى توانند به آن دست يابند. آن از سوى پروردگار عالميان نازل شده است .((كِتابٌ اُحْكِمَتْ اياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبيرٍ))(27) ايـن كـتـابـى اسـت كـه آيـاتش استحكام يافته ، سپس تشريح شده و از نزد خداوند حكيم و آگاه (نازل گرديده ) است .علامه طباطبائى (ره ) ذيل اين آيه شريفه مى فرمايد:((مـنـظـور از اِحـكـام آيات ربط آيات جدا شده ازيكديگر به هم ، وارجاع آيات آخر به اولش مى باشد به گونه اى كه بازگشت همه به امر واحد بسيطى است كه داراى اجزاء و ابعاض نمى باشد.))(28) سپس مى فرمايد:((ايـن آيـات مـيـخـواهـد بـفرمايد كه قرآن كريم در نزد خداى تعالى مرتبه اى بالاتر از سطح افـكـار بـشـرى داشته و خداى تعالى براى اينكه ما انسانهاى عادى آن را بفهميم به مرتبه اى پائين آورده كه قابل فهم و تفقّه بشر عادى باشد.))(29) بنابراين ، تاءويل قرآن يعنى حقيقت بلند مرتبه اى كه مافوق فهم بشر است و در كتاب مكنون ، محفوظ ومصون است و اصل و مآل و مرجع اين كتاب شريف است .(30) امام خمينى (ره ) در اين مورد مى فرمايد:((قـرآن الفاظ نيست از مقوله سمع و بصر نيست ، از مقوله الفاظ نيست ، از مقوله اعراض نيست ، لكن متنزّلش كردند براى ماها كه كور وكر هستيم ، تا آنجايى كه بشود اين كور و كرها هم از آن استفاده بكنند.))(31) و باز مى فرمايد:((قـرآن نـازله اى است كه پس از عبور از حجابهاى نور در ماه مبارك رمضان وارد شده است ، آنهم بـر قلب رسول خدا(ص )و از آنجا باز متنزّل شده است تا رسيده است به آنجايى كه با زبان گفته ميشود.))(32) در آيـه 7 سوره آل عمران علم به تاءويل قرآن ، مختص خدا شمرده شده است .(33) ولى در آياتى ديگر مثل آيه 80 سوره واقعه ((مطهرون )) را مس كننده و دريابنده حقيقت قرآن معرفى مـى كـنـد و مـطـهـرون هـم مـطـابـق آيـه تـطـهـيـر عـبـارتـنـد از پـيـامـبـر و اهـل بـيـت او. بـنـابـرايـن عـلاوه بـرخـداونـد،