وجود فرشتگان نيز مجهز به چيزى است كه مى توانند، با آن كارى را بكنند كه مرغان آن كار را با بال خود انجام مى دهند، يعنى ملائكه هم مجهز به جهازى هستند كه با آن از آسمان به زمين و از زمين به آسمان مى روند، و از هر جايى به هر جايى كه مأمور باشد، مى روند. قرآن نام آن جهاز را جناح (بال) گذاشته، و اين نام گذارى مستلزم آن نيست كه بگوييم ملائكه دو بال نظير بال مرغان دارند، كه پوشيده از پر است. بله، اين مقدار از لفظ جناح مى فهميم كه نتيجه اى را كه مرغان از بال هاى خود مى گيرند، ملائكه آن نتيجه را دارند، و اما اين كه چه طور آن را دارند، از لفظ جناح نمى توان به دست آورد.
جمله «اُولى اَجْنِحَةٍ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ،» صفت ملائكه است و كلمه «مَثْنى» و كلمه «ثُلاث» و كلمه «رُباع» هر سه الفاظى هستند كه بر تكرار عدد دلالت دارند، يعنى كلمه «مَثْنى» به معنى دو تا دو تاست، و كلمه «ثُلاث» به معناى سه تا سه تا، و كلمه «رُباع» به معناى چهار تا چهارتا است. كانّه فرموده خداوند بعضى از فرشتگان را دو بال داده و بعضى را سه بال، و بعضى را چهار بال، و جمله «يَزيدُ فِى الْخَلْقِ ـ هر آن چه بخواهد زياد مى كند،» برحسب سياق خالى از اشاره به اين نكته نيست، كه بعضى از ملائكه بيش از چهار بال هم دارند. (1)
1- الميزان ، ج: 33 ص: 11.
طبقه بندى ملائكه ـ مشخصات و اسامى
«جـاعِـلِ الْمَلئِكَـةِ رُسُـلاً اُولى اَجْنِحَـةٍ مَثْنـى وَ ثُـلاثَ وَ رُبـاعَ ! » (1 / فاطر)
در قرآن كريم مكرر كلمه ملائكه ذكر شده و نام هيچ يك از آنان را نبرده مگر «جبرئيل» و «ميكائيل». بقيه ملائكه را با ذكر اوصافشان ياد كرده مانند: «مَلِكُ الْمَوْت»، «كِرامُ الْكاتِبين»، «سَفَرَةٌ كِرامٌ بَرَرَةٌ»، «رَقيب» و «عَتيد» و غير اين ها.
از صفات و اعمال ملائكه كه خداى سبحان در كلامش و به دنبال كلام خدا احاديث ذكر كرده اند، يكى اين است كه ملائكه موجوداتى هستند شريف و مكرم، كه بين خداى تعالى و اين عالم محسوس واسطه هايى هستند، به طورى كه هيچ حادثه اى از حوادث و هيچ واقعه اى مهم و يا غيرمهم نيست، مگر آن كه ملائكه در آن دخالتى دارند، و يك يا چند فرشته موكل و مأمور آنند. اگر آن حادثه فقط يك جنبه داشته باشد يك فرشته، و اگر چند جنبه داشته باشد چند ملك موكل بر آنند. و دخالتى كه دارند تنها و تنها اين است كه امر الهى را در مجرايش به جريان اندازند، و آن را در مسيرش قرار دهند، هم چنان كه قــرآن در اين بـاره فـرمـوده: «لا يَسْبِقُـونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِاَمْرِه يَعْمَلُونَ!» (27 / انبياء)
دوم صفتى كه از ملائكه در قرآن و حديث آمده اين است كه در بين ملائكه نافرمانى و عصيان نيست، معلوم مى شود، ملائكه نفسيت مستقل ندارند و داراى اراده اى مستقل نيستند، كه بتوانند غير آن چه كه خدا اراده كرده، اراده كنند، پس ملائكه در هيچ كارى استقلال ندارند، و هيچ دستورى را كه خدا به ايشان تحميل كند تحريف نمى كنند، و كم و زيادش نمى سازند، هم چنان كه فرموده: «لا يَعْصُونَ اللّهَ ما اَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَروُنَ ـ خدا را در آن چه امرشان كند، نافرمانى نمى كنند.» (6 / تحريم)