ايشان است، به وسيله درخواست رحمت براى او.
و در اين كه قبــل از امر به مؤمنيــن كه بر او صلــوات بفرستيــد، نخست صَلوة خــود و ملائكــه خود را ذكــر كرد، دلالتــى هســت بر ايــن كــه صلــوات مؤمنيــن بـر آن جناب پيــروى خداى سبحــان و متابعت ملائكه اوست.
از طريق شيعــه و سنــى هم روايــت بسيــار زيــاد رسيــده، در اين كه طريــق صلوات فرستــادن، مؤمنين بر آن جنــاب، اين اســت كه از خــدا بخواهنــد، بــر او و آل او صلوات بفرستند. (1)
1- الميــزان ، ج: 32 ص: 221.
شرايط شفاعت ملائكه
«وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِى السَّمواتِ لاتُغْنى شَفاعَتُهُمْ شَيْئا اِلاّ مِنْ بَعْدِ اَنْ يَأْذَنَ اللّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضى!» (26/نجم)
فرق ميان «اذن» و «رضا» ايــن است كه رضا امرى است باطنى، ولى اذن امر ظاهرى است و اعلام صاحب اذن است.
اين آيه درصدد اين است كه بفرمايد ملائكه از ناحيه خود مالك هيچ شفاعتى نيستند، به طورى كه در شفاعت كردن بى نياز از خداى سبحان باشند، آن طور كه بت پرستان معتقدند، چون تمامى امور به دست خداست، پس اگر شفاعتى براى فرشته اى باشد، بعد از آن است كه خدا به شفاعتش راضى باشد و اذنش داده باشد. بنابراين مــراد از جملــه «لِمَنْ يَشاءُ» ملائكه است. و معناى آيه اين است كه چه بسيار از فرشتــه در آسمان ها هستند كه شفاعتشان هيــچ اثرى ندارد، مگر بعد از آن كه خــداى به هريــك از ايشان كه بخواهــد و راضى باشــد، اجازه شفاعــت داده باشــد.
به هر حال از اين آيه اين معنا به طور مسلم برمى آيد كه، براى ملائكه شفاعتى قايل است. چيزى كه هست شفاعت ملائكه را مقيد به اذن و رضاى خداى سبحان كرده است. (1)
1- الميــــــــــزان ، ج: 37 ص: 78.