دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 7
لطفا منتظر باشید ...
ابزارى، حتى نامشروع و با هر كيفيتى در اجراى سياست و
برنامهها و فرمانهايش بهره مىگيرد. رهبر اين سياست، با كسانى به
زبان تطميع سخن مىگويد و با ديگرانى به زبان تهديد، و سرانجام، با
كسانى به زبان تزوير. معاويه، با بهرهگيرى از چنين سياستى بر شامْ
حكم مىرانْد و شايد حفظ منافع ملّىِ(!) شام، چنين اقتضا مىكرد و او
چنان مىكرد.امّا على عليه السلام چه كند؟ در سياست علوى كه استفاده از ابزار نامشروع
براى اجراى سياستها روا نيست و رهبر مردم، تنها با زبان توجيه و
تبيين و تعليمْ سخن مىگويد، و نه زبان تطميع به كار مىگيرد و نه با
تزوير و تهديد و خشونتْ عمل مىكند، چگونه بايد مردمانى را كه بدان
شيوه خو كردهاند، به راه آورد.شگفتآورْ اينكه توده مردم شام، بدون اينكه از معاويه چيزى
دريافت كنند، تنها با سياست تزوير، تطميع و تهديد، بدون چون و چرا
از او اطاعت مىكردند؛ امّا توده مردم كوفه، با اينكه در كنار امام عليه السلام از
منافع مادّى نيز بىبهره نبودند، فرمان نمىبردند. سخن امام عليه السلام در اين
باره، چنين است:أوَلَيسَ عَجَبا أنَّ مُعاوِيَةَ يَدعُو الجُفاةَ الطَّغامَ فَيَتَّبِعونَهُ عَلى غَيرِ مَعونَةٍ ولا
عَطاءٍ، وأنَا أدعوكُم ـ وأنتُم تَريكَةُ الإِسلامِ، وبَقِيَّةُ النّاسِ ـ إلَى المَعونَةِ أو
طائِفَةٍ مِنَ العَطاءِ، فَتَفَرَّقونَ عَنّي وتَختَلِفونَ عَلَيَّ؟! 1
آيا شگفت نيست كه معاويه، جفاكاران فرومايه را مىخوانَد و بى آنكه به
آنان كمك و بخششى كند، او را پيروى مىكنند؛ ولى من شما را ـ كه يادگار
اسلام و بازمانده مردميد، با كمك مالى و بخشش فرا مىخوانم و از گِرد من
پراكنده مىشويد و با من ناسازگارى مىكنيد.امام عليه السلام خوب مىدانست كه جامعه، در سطحى از آگاهى نيست كه
سخنان از سرِ