دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 7
لطفا منتظر باشید ...
اوست. هرگز بر قهرمان بىبديل صحنههاى
نبرد و چيرهدستترين چهره گردونههاى سختى و دشوارى، يأس،
حاكم نشد. يكتنه، خلأها را پُر كرد، سخنها گفت، حماسهها سرود، و
راهى را كه در روز اوّل حكومت اعلام كرده بود، تا آخرين لحظه
زندگى ادامه داد و دمى آرام نگرفت و فارغ ننشست.در جامعهاى كه بخش عظيمى از خواص و نخبگان آن با امام
على عليه السلام همدلى و همراهى نكردند و عوامِ دنبالهرو آنها، در فضايى
آكنده از شبهه جنگ با اهل قبله و نبرد با چهرههاى باسابقه و گاه
مقدّسنما، به سستى و نافرمانى روى آوردند و رزمآوران، پس از گذار
از سه جنگ خونين بدون غنيمت، كاملاً فرسوده شدند، در هنگامى كه
امام عليه السلام برترين ياران خود را از دست داده بود و شبيخونهاى مكرّرِ
سپاه جهلمدار و ارزشستيز معاويه و غارتگرىهايش مردم را به ستوه
آورده بود، امام عليه السلام با اينهمه، نستوه ايستاد و بر بسيج مردمان عليه
ستمگرىها و جنايتهاى معاويه تأكيد كرد و در چنين هنگامه آكنده از
يأس و سستى و دلهره، بدون بهرهگيرى از ابزار خشونت، مردم را براى
حضور مجدّد در جبهه نبرد با معاويه بسيج كرد. امام عليه السلام بايد از چه توانِ
رهبرى و قدرت مديريت و جاذبه پيشوايىاى برخوردار باشد كه در
چنين هنگامى هم بتواند بِايستد و در بسيج نيروها تا اين اندازه توفيق
يابد؟آخرين سخنرانى حماسهگستر و شورانگيز على عليه السلام كه قبل از اعزام
مجدّد نيرو به صِفّين انجام شد، گواه اين مدّعاست. نوف بكالى، چهره
ظاهرى امام عليه السلام بههنگام ايراد خطبه و سخنان هيجانبار وى و چگونگى
آرايش سپاه را چنين گزارش كرده است:امير مؤمنان، اين خطبه را در كوفه بر ما ايراد كرد، در حالى كه بر سنگى
ايستاده بود كه جَعْده، پسر هبيره مخزومى، آن را بر پا داشته بود. جامهاى
پشمين بر تن داشت و حمايل شمشيرش از ليف خرما و در پايش نعلينى از