عدل الهی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اكنون چند روايت در تأييد اين مطلب : 1. طاووس يماني مي گويد : حضرت علي بن الحسين ( ع ) را ديدم كه از وقت عشاء تا سحر به دور خانه خدا طواف مي كرد و به عبادت مشغول بود . چون خلوت شد و كسي را نديد به آسمان نگريست
و گفت : خدايا ستارگان در افق ناپديد شدند و چشمان مردم به خواب رفت و درهاي تو بر روي درخواست كنندگان گشوده است . طاووس جمله هاي زيادي در اين زمينه از مناجاتهاي خاضعانه و عابدانه آن حضرت نقل مي كند
و مي گويد : اما چند بار در خلال مناجات خويش گريست . مي گويد : سپس به خاك افتاد و بر زمين سجده كرد ، من نزديك رفتم و سرش را بر زانو نهاده و گريستم ، اشكهاي من سرازير شد و قطرات آن بر چهره اش چكيد ، برخاست و نشست و گفت : كيست كه مرا از ياد پروردگارم مشغول ساخت ؟ عرض كردم : من طاووس هستم اي پسر پيامبر . اين زاري و بي تابي چيست ؟ ما مي بايد چنين كنيم كه گناهكار و جفا پيشه ايم
پدر تو حسين بن علي و مادر تو فاطمه زهرا و جد تو رسول خداست - يعني شما چرا با اين نسب شريف و پيوند عالي در وحشت و هراس هستيد ؟ - به من نگريست و فرمود :هيهات هيهات يا طاووس دع عني حديث ابي و امي و جدي ، خلق الله الجنة لمن اطاعه و احسن و لو كان عبدا حبشيا ، و خلق النار لمن عصاه و لو كان ولدا قرشيا . أما سمعت قوله تعالي : فاذا نفخ في الصور فلا انساب بينهم يومئذ و لا يتسائلون . و الله لا ينفعك غدا الا تقدمة تقدمها من عمل صالح ( 1 ) . " نه ، نه ، اي طاووس ! سخن نسب را كنار بگذار ، خدا بهشت را براي كسي آفريده است كه مطيع و نيكوكار باشد هر چند غلامي سياه چهره باشد ، و آتش را آفريده است براي كسي كه نافرماني كند ولو آقازاده اي از قريش باشد . مگر نشنيده اي سخن خداي تعالي را : " وقتي كه در صور دميده شود ، نسبها منتفي است و از يكديگر پرسش نمي كنند " به خدا قسم فردا تو را سود نمي دهد مگر عمل صالحي كه امروز پيش مي فرستي " . 2. رسول اكرم ( صلي الله عليه و آله و سلم ) پس از فتح مكه بالاي تپه صفا رفته فرياد كرد : " اي پسران هاشم ! اي پسران عبدالمطلب ! " فرزندان هاشم و عبدالمطلب