2 حل مشكل - عدل الهی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عدل الهی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • جامي است كه عقل آفرين مي زندش
    اين كوزه گر دهر چنين جام لطيف
    مي سازد و باز بر زمين مي زندش



  • صد بوسه زمهر بر جبين مي زندش
    مي سازد و باز بر زمين مي زندش
    مي سازد و باز بر زمين مي زندش



ناصر خسرو شاعري است كه بحقيقت مي توان او را حكيم خواند . اين شاعر از طرفي نكته سنج است و از نظر فكر و فلسفه فوق اينگونه اعتراضات بوده است ، و از طرف ديگر عقائد مذهبي نيرومندي دارد
و بر طبق معتقدات مذهبي نيز نبايد لب به اعتراض گشايد . در عين حال در ديوان او نيز اشعاري در اين زمينه وجود دارد كه يا بايد آن را نوعي هزل و شوخي دانست و يا " دلال عارف " . از آن جمله مي گويد :




  • بار خدايا اگر ز روي خدايي
    چهره رومي و صورت حبشي را
    طلعت هند و روي ترك چرا شد
    از چه سعيد اوفتاد و از چه شقي شد
    چيست خلاف اندر آفرينش عالم
    گيرم دنيا ، ز بي محلي دنيا
    نعمت منعم چراست دريا دريا ؟
    محنت مفلس چراست كشتي كشتي ؟



  • طينت انسان همه جميل سرشتي
    مايه خوبي چه بود و علت زشتي ؟
    همچو دل دوزخي و روي بهشتي ؟
    زاهد محرابي و كشيش كنشتي ؟
    چون همه را دايه و مشاطه تو گشتي ؟
    بر گرهي خربط و خسيس بهشتي
    محنت مفلس چراست كشتي كشتي ؟
    محنت مفلس چراست كشتي كشتي ؟



ناصر خسرو قصيده طولاني و معروفي دارد كه با اين بيت آغاز مي شود :




  • الهي طول و عرض عالمت را
    تواني در دل موري كشيدن



  • تواني در دل موري كشيدن
    تواني در دل موري كشيدن



در اين قصيده مي گويد :




  • همه جور من از بلغاريان است
    گنه بلغاريان را نيز هم نيست
    خدايا راست گويم فتنه از تو است
    لب و دندان تركان ختا را
    كه از دست لب و دندان ايشان
    به آهو مي كني غوغا كه بگريز
    به تازي مي زني هي بر دويدن



  • كز آن آهم همي بايد كشيدن
    بگويم گر تو بتواني شنيدن
    ولي از ترس نتوانم چغيدن
    نبايستي چنين خوب آفريدن
    به دندان دست و لب بايد گزيدن
    به تازي مي زني هي بر دويدن
    به تازي مي زني هي بر دويدن



برخي از صاحبنظران ، مدعي اند كه اين قصيده ، منحول است و از ناصر خسرو نيست .

در حدود چهل سال پيش ، شاعري از اهل شيراز ، چكامه اي در اين زمينه سرود و پاسخ آن از طرف مرحوم سرهنگ اخگر در مجله " اخگر " به مسابقه گذاشته شد و از اهل ذوق و دانش درخواست شد
نظر خويش را ابراز دارند . از اطراف و اكناف كشور ، اعم از روحاني و غير روحاني ، و اعم از زن و مرد ، در اين مسابقه شركت كردند ، برخي به نظم و برخي به نثر پاسخ دادند و برخي احيانا نظر شاعر را تأييد كردند .

همه آنها در كتابي به نام " اسرار خلقت " از طرف مرحوم اخگر چاپ و منتشر شد . اينكه ارزش آن پاسخها چيست ؟ مطلبي است كه اين بنده اكنون نمي خواهم درباره آنها اظهار نظر كنم . البته برخي از فضلا نكات جالبي در بيانات خود آورده اند .

2 حل مشكل

فلسفه اسلامي

مسأله نظام احسن و اشكال شرور ، از مهم ترين مسائل فلسفه است و چنانكه در بخش نخست توضيح داديم اين مسأله در شرق و غرب موجب پيدايش فلسفه هاي " ثنويت " ، " ماديگري " و " بدبيني " گرديده است .

كمتر كسي است كه به اين مسأله توجه نكرده باشد و درباره آن سخني نگفته باشد . فلاسفه شرق و غرب به اشكال شرور توجه كرده اند ولي تا آنجا كه من مطالعه دارم ، فلاسفه غرب ، پاسخي قاطع براي اين اشكال نيافته اند ، ولي فلاسفه و حكماي اسلام اشكال را مورد تجزيه و تحليل قرار داده و بخوبي از عهده پاسخ آن برآمده و راز مهمي را گشوده اند . بيجا نيست در اينجا يك جمله درباره حكمت الهي شرق بگوئيم و از اين گنجينه بزرگ معنوي قدرداني كنيم .

حكمت الهي مشرق زمين سرمايه عظيم و گرانبهايي است كه در پرتوي اشعه تابناك اسلام بوجود آمده و به بشريت اهداء گرديده است . اما افسوس كه عده قليل و بسيار محدودي عميقانه با اين سرمايه عظيم آشنا هستند و از ناحيه بيخبران و دشمنان متعصب ، بر آن ، ستمها شده است .

عده اي كه اطلاعاتشان از فلسفه قديم عموما از حدود افلاك تسعه و عقول عشره تجاوز نمي كند ، و چون فقط نام آن را شنيده و يا اگر به كتابها مراجعه كرده اند چيزي از آن سر در نياورده اند ، خيال كرده اند فلسفه اسلامي همان است كه درباره افلاك تسعه و عقول عشره بحث مي كند ، و چون امروز بي اساسي نظريه افلاك تسعه و عقول عشره بحث مي كند ، و چون امروز بي اساس نظريه افلاك روشن شده پس آنها مي توانند گردن
برافرازند و خود را از فارابي و بوعلي و صدرالمتألهين برتر شمارند . آري ، اين عده مي پندارند حكمت الهي اسلامي همان فلسفه قديم يونانيان است و چيز علاوه اي ندارد و ناروا هم داخل اسلام شده است .

اينان ، نفهميده ، يا فهميده ، جنايت عظيمي نسبت به اسلام و معارف اسلامي مرتكب مي گردند . حكمت اسلامي با فلسفه يونان همان اندازه متفاوت است كه فيزيك اينشتين با فيزيك يونان . دلائلي هست كه حتي الهيات ابن سينا هم بطور كامل به اروپا نرفته است و اروپائيان از اين گنجينه ارزنده هنوز هم بيخبرند .

براي نمونه ، ذكر مورد ذيل كافي است : در پاورقيهاي جلد دوم " اصول فلسفه و روش رئاليسم " ( 1 ) تذكر داده ايم ، سخن معروف دكارت " من فكر مي كنم پس وجود دارم " كه به عنوان فكري نو و انديشه اي پر ارج در فلسفه اروپا تلقي شده است ، حرف پوچ و بي مغزي است كه بوعلي آن را در نمط سوم " اشارات " با صراحت كامل و در نهايت وضوح طرح كرده و سپس با برهاني محكم باطل كرده است . اگر فلسفه ابن سينا براي اروپائيان درست ترجمه شده بود ، سخن دكارت با برچسب " ابتكاري نو " و " فكري تازه " مبناي فلسفه جديد قرار نمي گرفت . اما چه بايد كرد كه فعلا هر چيزي كه مارك اروپائي دارد رونق دارد اگر چه سخن پوسيده اي باشد
كه سالهاست ما از آن گذشته ايم . اكنون به پاسخ پرسشهايي كه در بخش اول طرح كرديم مي پردازيم . ما اين پرسشها را تحت چهار عنوان طرح كرديم : تبعيضها ، فناها و نيستيها ، نقصها ، آفتها . از اين چهار نوع ، قسمت اول را تحت عنوان " تبعيضها " و باقي را تحت عنوان " شرور " پاسخ مي گوييم و لازم مي دانيم قبلا اشاره مختصري به مشربها و مسلكهاي مختلف در حل اينگونه اشكالات بنماييم .

راهها و مسلكها

راهها و مسلكها در حل مشكلات مربوط به عدل الهي متفاوت است . معمولا اهل ايمان كه در پرتوي دين و مذهب به خداوند ايمان دارند با يك پاسخ اجمالي وجدان خود را قانع مي سازند ، با خود چنين مي انديشند كه ادله قاطع ، وجود خداي قادر عليم حكيم ، را اثبات كرده است ، دليلي ندارد كه خداي قادر عليم حكيم ، ظلم كند ،

1. چاپ شده در سال 1333 شمسي .

/ 136