عمل صالح منهاي ايمان - عدل الهی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عدل الهی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عمل صالح منهاي ايمان

اكنون روشن گرديد كه اولا بحث ما جنبه كلي و عمومي دارد ، و درباره اشخاص نمي خواهيم قضاوت كنيم . ثانيا بحث در اين نيست كه آيا دين حق يكي است يا متعدد است ؟ بلكه پذيرفته ايم كه دين حق يكي است و هر كس موظف است آن را بپذيرد .

ثالثا بحث در اين است كه اگر كسي بدون اينكه دين حق را بپذيرد عمل نيكي انجام دهد كه دين حق آن را نيك مي داند آيا براي او در مقابل عمل نيكي كه انجام داده است اجر و پاداشي هست يا نه ؟ مثلا دين حق احسان به خلق را توصيه و تأكيد كرده است .

خدمات فرهنگي از قبيل تأسيس مدارس و آموزشگاهها و تأليف و تعليم و تدريس ، خدمات بهداشتي از قبيل طبابت ، پرستاري ، تأسيس مؤسسات بهداشتي و غيره ، خدمات اجتماعي از قبيل اصلاح ذات البين ، كمك به مستمندان و از كارافتادگان ، حمايت حقوق زيردستان ، درگيري با متجاوزان و زورگويان و تقويت صفوف محرومان ، و بالاخره اقامه عدل كه غايت و هدف بعثت پيامبران است ، فراهم كردن موجبات تسلي خاطر دلشكستگان و مصيبت زدگان ، و امثال اينها از اين قبيل است ، هر ديني و هر پيغمبري به اينها توصيه كرده است . به علاوه عقل و وجدان هر كسي به حسن و خوبي چنين اعمالي حاكم است .

اكنون مي گوييم اگر شخص غير مسلماني اينچنين خدماتي انجام داد ، آيا براي او پاداشي هست يا نه ؟ دين حق مي گويد امين باشيد و دروغ نگوييد ، آيا اگر غير مسلماني اعمالش منطبق بر همين دستور باشد ، پاداشي دريافت خواهد كرد يا نه ؟

به عبارت ديگر آيا خيانت كردن و امين بودن ، در مورد غير مسلمان مساوي است يا نه ؟ آيا زنا و نماز در مورد او برابر است ( سواء صلي ام زني ) يا نه ؟ اين است مسأله اي كه مورد بحث ماست .

دو طرز تفكر :

معمولا كساني كه داعيه روشنفكري دارند با قاطعيت مي گويند هيچ فرقي ميان مسلمان و غير مسلمان ، بلكه ميان موحد و غير موحد نيست ، هر كس عمل نيكي انجام
دهد ، خدمتي از راه تأسيس يك مؤسسه خيريه و يا يك اكتشاف و اختراع و يا از راه ديگر انجام دهد ، استحقاق ثواب و پاداش از جانب خداوند دارد . مي گويند خداوند عادل است و خداي عادل ميان بندگان خود تبعيض نمي كند ، براي خداوند چه فرق مي كند كه بنده اش او را بشناسد يا نشناسد ، به او ايمان داشته باشد يا نداشته باشد ، خداوند هرگز به خاطر اينكه يك بنده اي با او رابطه آشنايي و دوستي ندارد ، عمل نيك آن بنده را ناديده نمي گيرد و اجر او را ضايع نمي گرداند ، و به طريق اولي اگر بنده اي خدا را بشناسد و عمل نيك انجام دهد ولي فرستادگان او را نشناسد و با آنها رابطه آشنايي و پيمان دوستي نداشته باشد
خط و بطلان روي عمل نيك او نمي كشد . نقطه مقابل اينها دسته ديگري هستند كه تقريبا همه مردم را مستحق عذاب مي دانند و براي كمتر انساني عمل مقبول و فرجام نيك معتقدند . اينها يك حساب ساده اي دارند ، مي گويند مردم يا مسلمانند
و يا غير مسلمان ، غير مسلمانها كه تقريبا سه ربع مردم جهان را تشكيل مي دهند به اين جهت كه مسلمان نيستند اهل دوزخند ، مسلمانان نيز يا شيعه اند و يا غير شيعه ، غير شيعه كه تقريبا سه ربع مجموع مسلمانان را تشكيل مي دهند به اين جهت كه شيعه نيستند اهل دوزخند ،شيعيان نيز اكثريتشان - در حدود سه ربع - تنها اسم تشيع دارند و اقليتي از آنها به اولين وظيفه خود كه " تقليد " از يك مجتهد است آشنا هستند تا چه رسد به ساير وظائف كه صحت و تماميت آنها موقوف به اين وظيفه است ، اهل تقليد هم غالبا اهل عمل نيستند .

عليهذا بسياراند كند كساني كه اهل نجات مي باشند . اين بود منطق دو طرف ، منطق آنان كه تقريبا مي توان گفت صلح كلي هستند ، و منطق اينان كه مي توان گفت مظهر غضب الهي بشمار مي روند و غضب را بر رحمت سبقت مي دهند .

منطق سوم

در اينجا منطق سومي هست و آن منطق قرآن كريم است . قرآن كريم در اين مسأله به ما فكري مغاير با آن دو فكر مي دهد كه كاملا مخصوص قرآن است . نظر قرآن نه با انديشه گزاف روشنفكر مابان ما تطبيق دارد
و نه با تنگ نظري خشك مقدسان ما . نظر قرآن بر منطقي خاص استوار است كه پس از وقوف بر آن هر كسي اعتراف مي كند كه سخن صحيح در اين زمينه جز آن نيست و اين مطلب ايمان ما
را به اين كتاب شگفت و عظيم زياد مي كند ، مي رساند كه معارف عالي آن ، مستقل از افكار زميني مردم است و سرچشمه اي آسماني دارد . اينك ما دلائل هر يك از دو گروه متخاصم ( روشنفكر ماب و مقدس ماب ) را آورده بررسي مي كنيم تا با نقادي آنها ، به منطق سوم يعني منطق قرآن در اين مسأله و فلسفه خاص آن تدريجا نزديك گرديم .

روشنفكر مابها :

اين تيپ براي خود دو نوع دليل مي آورند : عقلي و نقلي .

1. دليل عقلي : برهان منطقي و دليل عقليي كه مي گويد عمل نيك از هر كس كه صادر شود پاداش خواهد داشت بر دو مقدمه استوار است :

الف . اينكه خداي متعال با همه موجودات ، نسبتي متساوي و يكسان دارد ، نسبت خدا با همه زمانها و همه مكانها متساوي است ، خدا همانگونه كه در شرق هست ، در غرب هم هست ، همانطوري كه در بالا هست در پايين هم هست ، خدا در زمان حال هست و در زمان گذشته و آينده نيز بوده و خواهد بود ، گذشته و حال و آينده براي خدا بي تفاوت است ، همانطوري كه بالا و پايين و شرق و غرب براي او يكسان است ، بندگان و مخلوقات هم براي او يكسانند ، او با هيچكس خويشاوندي و رابطه خصوصي ندارد ، عليهذا نظر لطف و يا نظر غضب خداوندي به بندگان نيز يكسان است مگر آنكه از ناحيه بندگان تفاوتي در كار باشد ( 1 ) .

1. البته اين سخن به اين معني نيست كه اشياء هم جملگي با خدا يكجور نيست دارند و استحقاق آنها يكسان است . نسبت اشياء با خدا يكسان نيست ولي نسبت خدا با اشياء يكسان است . خدا به همه اشياء يكجور نزديك است ولي اشياء در قرب و بعد نسبت به خدا متفاوت مي باشند . در دعاي افتتاح جمله جالبي در اين باره هست ، مي خوانيم :

/ 136