پس از آن به اصحاب خود فرمودند : جبرئيل هر سال يك بار قرآن را بر من عرضه مي كرد و امسال دو بار عرضه كرد ، فكر مي كنم اين بدان جهت است كه مرگ من نزديك است . روز بعد به منبر رفتند و اعلام كردند كه موقع مرگ من فرا رسيده است .هر كس كه به او وعده اي داده ام بيايد تا انجام دهم و هر كس از من طلبي دارد بيايد تا ادا كنم . آنگاه به سخن خود چنين ادامه دادند : ايها الناس انه ليس بين الله و بين احد نسب و لا امر يؤتيه به خيرا او يصرف عنه شرا الا العمل . الا لا يدعين مدع و لا يتمنين متمن ، و الذي بعثني بالحق لا ينجي الا عمل مع رحمة و لو عصيت لهويت . اللهم قد بلغت ( 2 ) ." ايها الناس ! ميان هيچكس و خدا خويشاوندي يا چيزي كه خيري به او برساند يا شري از او دفع كند وجود ندارد جز عمل . همانا كسي ادعا نكند و آرزو نكند و خيال نكند كه غير از عمل چيزي به حالش نفع مي رساند . قسم به كسي كه مرا مبعوث كرد ، نجات نمي بخشد مگر عمل توأم با رحمت پروردگار . من نيز اگر عصيان كرده بودم سقوط كرده بودم . خدايا شاهد باش كه رسالت خود را ابلاغ كردم " . 1. بحار الانوار ، چاپ آخوندي ج 21 ، ص 111 نقل از كتاب " صفات الشيعة " صدوق ( ره ) 2. شرح ابن ابي الحديد ، چاپ بيروت ، ج 2 ، ص . 863