عدل الهی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عدل الهی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4. حضرت علي بن موسي الرضا ( ع ) برادري دارند به نام زيد النار . رفتار اين برادر چندان مورد رضايت امام نبود . در وقتي كه امام در مرو بودند ، روزي در مجلسي كه گروه زيادي شركت داشتند و سخن مي گفتند زيد نيز در آن مجلس حضور داشت .

حضرت در حالي كه سخن مي گفتند متوجه شدند كه زيد عده اي را مخاطب قرار داده دم از مقامات خاندان پيغمبر مي زند و بطور غرور آميزي دائما " نحن " " نحن " : " ما چنين . . . ما چنان . . . " مي گويد .

امام سخن خود را قطع كرده زيد را مخاطب ساخته فرمودند : " اين سخنان چيست كه مي گويي ؟ ! اگر سخن تو درست باشد و فرزندان رسول خدا وضع استثنائي داشته باشند ، خداوند بدكاران آنها را معذب نكند
و عمل نكرده به آنها پاداش دهد ، پس تو از پدرت موسي بن جعفر در نزد خدا گرامي تري ، زيرا وي خدا را بندگي كرد تا به درجات قرب نائل آمد و تو مي پنداري كه بي آنكه بندگي خدا كني مي تواني در درجه موسي بن جعفر قرار گيري " . امام آنگاه رو كردند
به حسن بن موسي الوشاء كه از علماي كوفه بود و در آن مجلس حضور داشت ، فرمودند : علماي كوفه اين آيه را چگونه قرائت مي كنند : قال يا نوح انه ليس من اهلك انه عمل غير صالح ( 1 ) . وي پاسخ داد : آنان چنين مي خوانند : انه عمل غير صالح يعني او فرزند تو نيست و از نطفه تو نيست ، او فرزند يك مرد زناكار است . امام فرمود : چنين نيست ، آيه را غلط مي خوانند و غلط تفسير مي كنند ( 2 ) ، آيه چنين است : انه عمل غير صالح . يعني فرزند تو خودش نا صالح است . او واقعا فرزند نوح بود ، او بدان جهت از درگاه خدا رانده شد و غرق شد كه شخصا نا صالح بود ، با اينكه فرزند نوح پيغمبر بود . پس فرزندي و انتساب به پيغمبر و امام سودي ندارد ، عمل صالح لازم است ( 3 ) .

1. هود / . 46 .

2. معلوم مي شود در آنوقت مردمي در كوفه پيدا شده بودند كه چنين افكار غلطي داشته اند و اين عده - كه البته عددشان زياد نبوده است - براي اثبات مدعاي فاسد خود آيه كريمه قرآن را به نوعي تحريف مي كرده اند ، و امام كه از اين جريان آگاه بوده است ضمنا از اين فرصت استفاده كرده نظر آنها را كوبيده است

3. بحار الانوار ، ج 10 ( چاپ قديم ) ص . 65

/ 136