عدل الهی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عدل الهی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قرآن و نهج البلاغه و پاره اي از احاديث و ادعيه پيغمبر اكرم و اهل بيت اطهار را در يك اوج عالي احساس مي كردم . در اين وقت فكر كردم ديدم اگر در اين رشته نبودم و فيض محضر اين استاد را درك نمي كردم همه چيز ديگرم چه از لحاظ مادي و چه از لحاظ معنوي ، ممكن بود بهتر از اين باشد كه هست ، همه آن چيزهايي كه اكنون دارم داشتم
و لااقل مثل و جانشين و احيانا بهتر از آن را داشتم ، اما تنها چيزي كه واقعا نه خود آن را و نه جانشين آن را داشتم همين طرح فكري بود با نتايجش ، الان هم بر همان عقيده ام . بحث عدل الهي كه ابتدا در نظر بود به صورت ساده تري طرح شود تا پاي قله بحثهاي عميق فلسفي كشيده شد .

اگر بخواهيم بيشتر برويم بايد آماده صعود به قله هاي مرتفع تري باشيم و به نظر نمي رسد چنين آمادگي در كار باشد . بهتر اين است با زباني ساده تر و در سطحي پايين تر ، مطلب را مورد بررسي قرار دهيم . خوانندگاني كه فكر مي كنم اين كتاب را خواهند خواند ، با بيان ساده تر ، بهتر مطلب را مي فهمند . خلاصه سخن اينكه : جواب اجمالي اشكال " تبعيضها " و " شرور " مبني بر اينكه " يك سلسله مصالح در كار است و به خاطر منافع و فوائد و مصالحي كه بر آنها مترتب است وجود آنها شر محض نيست ، بلكه شر آميخته به خير است ، و چون جنبه خير بر جنبه شر مي چربد مجموعا خير است نه شر " مبتني بر اين اصل است كه نظام اسباب و مسببات ، نظامي است قطعي و لا يتخلف و ذاتي ، نه تشريفاتي و قراردادي . دانستن اين مطلب ، زمينه را براي بحث آينده كه آنچه وجود دارد " تفاوت " است نه " تبعيض " آماده مي سازد .

تفاوت نه تبعيض :

آنچه در خلقت وجود دارد " تفاوت " است نه " تبعيض " . " تبعيض " آن است كه در شرايط مساوي و استحقاقهاي همسان ، بين اشياء فرق گذاشته شود ، ولي " تفاوت " آن است كه در شرايط نامساوي ، فرق گذاشته شود .

به عبارت ديگر تبعيض از ناحيه دهنده است و تفاوت ، مربوط به گيرنده . با يك مثال ساده ، مطلب روشن مي شود : اگر دو ظرف را كه هر كدام ظرفيت ده ليتر آب دارند در مقابل شير آب قرار دهيم و در يكي ده ليتر آب بريزيم
و در ديگري پنج ليتر ، در اينجا تبعيضي صورت گرفته است ، منشأ اختلاف ، نيرويي است كه آب را خالي مي كند ، و اما اگر دو ظرف داشته باشيم يكي به ظرفيت ده ليتر و ديگري به
ظرفيت پنج ليتر و هر دو را در دريا فرو بريم ، باز هم اختلاف هست ، اما منشأ اختلاف تفاوتي است كه خود آن دو ظرف از نظر گنجايش و استعداد دارند ، نه دريا و نيروي فشار آب . مثال ديگر : اگر يك معلم به دانش آموزاني كه همه در يك درجه هستند و كار آنها يكسان است نمره هاي مختلفي بدهد ، اين تبعيض است ، ولي اگر معلم ، همه را به يك ديده بنگرد و همه را يك جور تعليم دهد و يك جور امتحان كند و سؤالات امتحاني كه طرح مي كند براي همه يكسان باشد ، آنگاه برخي از شاگردان او به خاطر كودني و كم هوشي ، يا به خاطر ساعي نبودن ، از عهده امتحان بخوبي يا اصلا بر نيايند
و برخي ديگر از شاگردان به علت استعداد قوي و كار خوب ، سؤالات امتحاني را كاملا جواب بدهند ، و معلم به هر كدام آنها بر طبق جوابهاي امتحاني نمره بدهد كه قهرا مختلف خواهد بود ، در اينجا تفاوت رخ داده نه تبعيض . عدالت اين نيست كه معلم ، همه نمره ها راجع كند و بعد بين همه دانش آموزان بطور مساوي قسمت كند ، عدالت اين است كه به هر كدام آنچه را كه استحقاق دارد بدهد . در اينگونه موارد ، فرق گذاشتن ، عين عدالت و مساوات است ، و فرق نگذاشتن ، عين تبعيض و ظلم . در اينجا قهرا اين مطلب به ذهن مي آيد كه : خدا را با يك آموزگار نتوان قياس كرد .

خدا آفريننده موجودات است و هر تفاوتي كه هست از او به وجود آمده است ، ولي يك آموزگار خالق شاگردان نيست ، اگر يكي باهوش است و ديگري كودن ، به آموزگار مربوط نيست ، اگر يكي استعداد دارد و كوشش كرده است و ديگري استعداد ندارد يا كوشا نبوده ، ربطي به معلم ندارد . در مورد خدا و هستي بايد اعتراف كرد كه همه تفاوتها و اختلافها هم به دست خدا است .

خدا در دو مرحله كار كرده ، در يك مرحله موجودات را متفاوت آفريده و در مرحله ديگر به حساب تفاوتهايشان با آنها رفتار كرده و به هر يك آنچه را استحقاق داشته داده است . اشكال ، متوجه مرحله اول است كه چرا از آغاز ، همه را يكسان نيافريده است ؟ بايد ديد را از تفاوتها چيست ؟

راز تفاوتها :

راز تفاوتها يك كلمه است : " تفاوت موجودات ، ذاتي آنها مي باشد و لازمه نظام علت و معلول است " . جمله سنگيني است ، ولي چاره اي نيست ، بايد توضيح داده شود . در اينجا
ناچاريم آنچه يك نوبت گفته ايم ، بار ديگر با بياني ديگر تكرار كنيم و بالاخره دشواري يك بحث عميق را بر خود هموار سازيم و به اميد دست يافتن به نتيجه اي عالي و دلچسب ، دنباله بحث پيشين را بگيريم و اجبارا قدري فيلسوف شويم .

چنانكه قبلا اشاره شد ، در حكمت الهي ، اين بحث ، تحت عنوان " كيفيت صدور موجودات از ذات باري " مطرح مي گردد . موضوع بحث اين است كه : آيا اراده خدا بطور جدا جدا به آفرينش موجودات تعلق مي گيرد ؟ مثلا اراده مي كند و آقاي " الف " را مي آفريند ، اراده ديگري مي كند و آقاي " ب " را مي آفريند و اراده سومي مي كند و فرضا شي ء " ج " را خلق مي كند ، و همين طور هر چيزي را با اراده اي جداگانه و مخصوص به آن چيز خلق مي كند ؟ يا آنكه همه اشياء را با يك اراده واحد و بسيط ايجاد مي نمايد ؟ گروهي از متكلمين كه در معارف الهي ، " سطحي " فكر مي كنند طرفدار احتمال اول اند ، ولي آنچه را كه دلائل دندان شكن عقلي و براهين قاطع فلسفي اثبات مي كند و شواهدي از قرآن كريم نيز بر درستي آن هست ، نظريه دوم است . به موجب اين نظريه ، همه جهان ، از آغاز تا انجام ، با يك اراده الهي بوجود مي آيد ، يعني بي نهايت چيز بوجود مي آيد و همه با اراده خدا بوجود مي آيد ولي نه با اراده هاي جدا جدا ، بلكه فقط با يك اراده ، آن هم يك اراده بسيط ، چنانكه قرآن كريم مي فرمايد : انا كل شي ء خلقناه بقدر . و ما امرنا الا واحدش كلمح بالبصر ( 1 ) . " ما همه چيز را با اندازه و قدر مشخص آفريده ايم و كار ما جز يكي نيست ، همچون چشم بر هم زدن " . به موجب اين عقيده ، براي آفرينش ، نظام خاص و قانون و ترتيب معيني است و اراده خدا به وجود اشياء ، عين اراده نظام است . از همينجا است كه قانون علت و معلول و يا " نظام اسباب و مسببات " بوجود مي آيد . معناي " نظام اسباب و مسببات " اين است كه هر معلولي علت خاص ، و هر علتي معلول مخصوص دارد ، نه يك معلول مشخص ممكن است از هر علتي بدون واسطه صدور يابد و موجود گردد و نه يك علت معين مي تواند هر معلولي را بي واسطه ايجاد كند . در حقيقت ، هر موجود و هر شيئي در نظام علت و معلول ، جاي مشخص و مقام معلومي دارد ، يعني آن معلول ، معلول شي ء

1. قمر / 49 - . 50

/ 136