عدل الهی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عدل الهی - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ظرفيت موجودات هم يكسان نيست ، استعدادها مختلف است ، هر ظرفي به قدري كه گنجايش دارد از رحمت خدا لبريز مي گردد . اين نكته همان مطلبي است كه در بخش دوم ، تحت عنوان " راز تفاوتها " بيان كرديم ، تكرارش در اينجا - علاوه بر فايده تكميل - براي اين بود كه توهم نشود كه در آفرينش جهان ، اصالت جمع در نظر گرفته شده است و براي زيبايي مجموعه ، به بعضي از اجزاء ستم شده است .

نه ، در اينجا ، مجموعه اي زيبا پديد آمده كه زيبايي آن ، رهين اختلافها و تفاوتها است و در عين حال تفاوتها هم از نوع تبعيض و ظلم نيست ، هم حق فرد رعايت گرديده و هم صلاح جمع . كساني كه در پاسخ اشكال " شرور " تنها به جنبه لزوم تفاوت در نظام كل توجه كرده اند ، پاسخشان ناقص است زيرا جزء ناقص حق دارد اعتراض كند كه حالا كه لازم است در نظام كل يكي كامل باشد و يكي ناقص ، چرا من ناقص آفريده شدم و ديگري كامل ؟ چرا كار بر عكس نشد ؟

همچنين ممكن است " زشت " اعتراض كند كه حالا كه لازم است در نظام آفرينش ، هم زشت باشد و هم زيبا ، چرا من زشت باشم و ديگري زيبا ؟ چرا كار بر عكس نشد ؟ وقتي كه امر داير است كه يكي بهره وجودي كمتر بگيرد و يكي بهره وجودي بيشتر ، چه مرجحي هست كه في المثل " الف " بهره بيشتري دريافت دارد و " ب " بهره كمتري ؟

عليهذا صرف اينكه بگوييم در نظام كل جهان ، وجود زشت و زيبا ، كامل و ناقص ، توأما ضروري است اشكال را حل نمي كند ، اين مطلب نيز بايد ضميمه و اضافه گردد كه در عين حال هر موجودي از موجودات و هر جزئي از اجزاء جهان ، حظ و حق خود را كه امكان داشته دريافت دارد دريافت كرده است .

به عبارت ديگر مسأله " فايده " ، " مصلحت " ، " حكمت " كه براي شرور و بديها ذكر مي شود همه فرع بر اين است كه به آن حقيقت پي ببريم كه رابطه علل و اسباب با معلولات و مسبباتشان ، و رابطه مقدمات با نتايج ، و رابطه مغياها با غايتها ضروري است و سنن الهي لا يتغير است .

مصائب ، مادر خوشبختيها :

گذشته از اينكه بديها ، در جلوه دادن به زيباييها و در پديد آوردن يك مجموعه عالي ، رل مهمي دارند ، مطلب اساسي ديگري در رابطه بدي و خوبي نيز وجود دارد . بين آنچه ما به عنوان مصيبت و بدي مي خوانيم و آنچه به نام كمال و سعادت
مي شناسيم رابطه علي و معلولي وجود دارد . بديها مادر خوبيها و زاينده آنها هستند . اين سومين اثر مفيد بديها است . نخستين اثر ، اين بود كه وجود بديها و زشتيها در پديد آوردن مجموعه زيباي جهان ، ضروري است .

اثر دوم اين بود كه حتي زيباييها ، جلوه خود را از زشتيها دريافت مي كنند و اگر زشتي و بدي وجود نمي داشت زيبايي و خوبي نيز مفهوم نداشت ، به اين معني كه زيبايي زيبا در احساس ، رهين وجود زشتي زشتها و پديد آمدن مقايسه بين آنها است . اكنون سومين اثر بديها و بدبختيها را تحت اين عنوان شرح مي دهيم
كه زشتيها ، مقدمه وجود زيباييها و آفريننده و پديد آورنده آنها مي باشند . در شكم گرفتاريها و مصيبتها ، نيكبختيها و سعادتها نهفته است همچنانكه گاهي هم در درون سعادتها ، بدبختيها تكوين مي يابند و اين ، فرمول اين جهان است : يولج الليل في النهار و يولج النهار في الليل ( 1 ) . " خدا شب را در شكم روز فرو مي برد و روز را در شكم شب " . ضرب المثل معروفي كه مي گويد : " پايان شب سيه سپيد است " تلازم قطعي بين تحمل رنج و نيل به سعادت را بيان مي كند ، گويي سپيديها از سياهيها زاييده مي شوند ، همچنانكه سفيديها نيز در شرايط انحرافي ، سياهي توليد مي كنند . هگل ، فيلسوف معروف آلماني قرن نوزدهم سخني دارد كه از اين نظر قابل توجه است . مي گويد : " نزاع و شر ، امور منفي ناشي از خيال نيستند ، بلكه امور كاملا واقعي هستند و در نظر حكمت ، پله هاي خير و تكامل مي باشند . تنازع ، قانون پيشرفت است .

صفات و سجايا در معركه هرج و مرج و اغتشاش عالم ، تكميل و تكوين مي شوند و شخص فقط از راه رنج و مسؤوليت و اضطرار به اوج علو خود مي رسد .

رنج هم امري معقول است و علامت حيات و محرك اصلاح مي باشد . شهوات نيز در بين امور معقول براي خود جايي دارند ، هيچ امر بزرگي بدون شهوت به كمال خود نرسيده است و حتي جاه طلبي ها و خود خواهيهاي ناپلئون بدون اراده او به پيشرفت اقوام كمك كرده است . زندگي براي سعادت ( آرامش و رضايت حاصل از آن ) نيست ، بلكه براي تكامل است . تاريخ جهان ، صحنه سعادت و خوشبختي نيست ، دوره هاي

1. حج / 61 ، لقمان / 29 ، فاطر / 13 ، حديد / . 6

/ 136