عدل الهی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و في عقيدتي ان علي بن ابي طالب اول عربي جاور الروح الكلية و سامرها . " به عقيده من علي بن ابي طالب اولين عربي است كه با روح كلي جهان تماس پيدا كرده و با او سخن گفته است " . وي به حضرت امير حتي از حضرت رسول هم بيشتر اظهار علاقه مي كند . وي درباره علي عليه السلام جملات برجسته و عجيبي دارد . اين جمله از اوست كه مي گويد
: مات و الصلوش بين شفتيه . " علي مرد در حالي كه نماز بين دو لبش بود " . هم او درباره آن حضرت مي گويد : " علي ( ع ) پيش از زمان خودش بود و من از اين رمز آگاه نيستم كه چرا روزگار گاهي افرادي را در زمان پيش از زمان خودشان بوجود مي آورد " . اتفاقا اين مطلب ، مضمون جمله اي از خود آن حضرت مي باشد . در خطبه 149 مي فرمايد : " غدا ترون ايامي ، و يكشف لكم عن سرائري ، و تعرفونني بعد خلو مكاني و قيام غيري مقامي " . اين افراد عقيده دارند كه انسان به دين خاصي ملزم نيست ، هر دين از اديان را داشته باشد كافي است . لهذا اينان در عين مسيحي بودن ، خود را دوستدار و مقرب نزد علي ( ع ) مي دانند و حتي معتقدند كه آن حضرت نيز همين ايده آنان را داشته است .جرج جرداق مي گويد : " علي بن ابي طالب اباء دارد از اينكه بر مردم لازم كند كه حتما دين خاصي را بپذيرند " ( 1 ) ولي ما اين ايده را باطل مي دانيم . درست است كه در دين ، اكراه و اجباري نيست : " لا اكراه في الدين " ( 2 ) ولي اين سخن به اين معني نيست
كه دين خدا در هر زماني متعدد است و ما حق داريم هر كدام را كه بخواهيم انتخاب كنيم . چنين نيست ، در هر زماني يك دين حق وجود دارد و بس ، هر زمان پيغمبر صاحب شريعتي از طرف خدا آمده مردم موظف بوده اند كه از راهنمايي او استفاده كنند
و قوانين و احكام خود را چه در عبادات و چه در غير عبادات از او فرا گيرند تا نوبت به حضرت خاتم الانبياء رسيده است . در اين زمان اگر كسي بخواهد بسوي خدا راهي بجويد بايد از دستورات دين او راهنمايي بجويد . قرآن كريم مي فرمايد : و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه و هو في الاخرش من الخاسرين ( 3 ) . " و هر كس غير از اسلام ديني بجويد هرگز از او پذيرفته نشود و او در جهان ديگر از جمله زيانكاران خواهد بود " . اگر گفته شود كه مراد از اسلام ، خصوص دين ما نيست
بلكه منظور تسليم خدا شدن است ، پاسخ اين است كه البته اسلام همان تسليم است و دين اسلام همان دين تسليم است ولي حقيقت تسليم در هر زماني شكلي داشته و در اين زمان ، شكل آن همان دين گرانمايه اي است كه به دست حضرت خاتم الانبياء ظهور يافته است
و قهرا كلمه اسلام بر آن منطبق مي گردد و بس . به عبارت ديگر لازمه تسليم خدا شدن پذيرفتن دستورهاي او است و روشن است كه همواره به آخرين دستور خدا بايد عمل كرد و آخرين دستور خدا همان چيزي است كه آخرين رسول او آورده است .