اخلاق در قرآن کریم جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
كوتاه سخن اينكه: توكل مفهوم بسيار ظريف و دقيقى دارد كه در عين توجه با عالم اسباب انسان را از غرق شدن در آن، و دل بستن به غير خدا و آلودگى به شرك بازمى دارد. انسان بايد با كمال قدرت و قوت از هر گونه وسيله مادى براى پيروز شدن بر مشكلات بهره گيرد و موانع را از سر راه خود بردارد، و با اين حال متكى به لطف پروردگار و قدرت بى پايان او باشد، و پيروزى را از او بداند نه غير او.
در حديثى از پيامبر اكرم(ص) مى خوانيم از جبرئيل سؤال فرمود: «ما التوكل على الله عز و جل; توكل بر خداوند بزرگ چيست؟» عرض كرد: «العلم بان المخلوق لايضر و لاينفع و لايعطى و لايمنع و استعمال الياس من الخلق; حقيقت توكل علم و آگاهى به اين است كه مخلوق نمى تواند زيانى برساند و نه سودى، و نه چيزى ببخشد، و نه از او بازدارد، و(ديگر) به كار بستن ياس از خلق است(يعنى همه چيز را از سوى خدا و به اذن و فرمان او بداند)».
سپس فرمود: «فاذا كان العبد كذلك لم يعمل لاحد سوى الله و لم يرج و لم يخف سوى الله، و لم يطمع فى احد سوى الله، فهذا هو التوكل; هنگامى كه بنده خدا چنين باشد، جز براى خدا عملى انجام نمى دهد و اميد و ترسى جز به خدا ندارد، و به هيچ كس جز خدا دل نمى بندد، اين است حقيقت توكل »! (28)
در حديث ديگرى مى خوانيم كه از امام معصوم پرسيدند: توكل چيست؟ فرمود: «لاتخاف سواه; توكل اين است كه از غير خدا نترسى ». (29) از اين تعبيرات به خوبى استفاده مى شود كه روح توكل انقطاع الى الله يعنى بريدن از مخلوق و پيوستن به خالق است، و آن كس كه داراى اين روحيه نباشد به حقيقت توكل نايل نشده است.
در عين حال در روايات اسلامى شديدا اين معنى نفى شده است كه مفهوم توكل، ترك استفاده از اسباب و وسايل عادى باشد. در حديث معروفى مى خوانيم: مرد عربى در حضور پيامبر(ص) شتر خود را رها كرد و گفت: «توكلت على الله!» پيامبر اكرم(ص) فرمود: «اعقلها و توكل; شتر را پايبند بزن و توكل بر خدا كن »! (با توكل زانوى اشتر ببند). (30)
در حديث ديگرى همين معنى به صورت ديگرى آمده است، و آن انيكه مرد عرب از پيامبر اكرم(ص) پرسيد: آيا شترم را رها كنم و توكل كنم يا پايبند بزنم و توكل كنم؟ پيامبر اكرم(ص) فرمود: «پايبند بزن و توكل كن ». (31)
روى همين جهت آيات قرآن و تاريخ پيامبر(ص) پر است از تعبيراتى كه نشان مى دهد مؤمنان تا آنجا كه امكان دارد بايد از اسباب عادى استفاده كنند، و اين كار هيچ منافاتى با توكل ندارد، در يك جا مى فرمايد: «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخيل ترهبون به عدو الله و عدوكم...; هر نيرويى را در اختيار داريد براى مقابله آماده كنيد و از اسبهاى ورزيده فراهم سازيد تا به وسيله آن دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد»! (32)
قرآن در كيفيت نماز خوف در ميدان جنگ مى فرمايد: «...ولياخذوا حذرهم و اسلحتهم...; (حتى هنگامى كه گروهى از مؤمنان در پشت جبهه مشغول نماز هستند و گروهى در ميدان مشغول نبرد) نمازگزاران بايد وسايل دفاعى و سلاحهاى خود را به هنگام نماز زمين نگذارند». (33) به اين ترتيب حتى در حال نماز بايد مراقب استفاده از اسباب عادى بود، چه رسد به حالات ديگر، بنابراين اين گونه كارها هرگز با روح توكل منافات ندارد.