اخلاق در قرآن کریم جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق در قرآن کریم - جلد 2

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

لازم به يادآورى است كه پيروى از شهوات در اين آيه، ممكن است داراى همان مفهوم عام باشد و نيز ممكن است اشاره به «شهوت جنسى » باشد ; زيرا اين آيه بعد از آياتى قرار گرفته كه حرمت ازدواج با محارم و زنان شوهردار و كنيزان (آلوده به اعمال منافى عفت) را بيان كرده است. به هر حال اين آيه، گواه روشنى است به اين كه راه «شهوت پرستى » از راه «خداپرستى » جدا بوده و اين دو در مقابل هم قرار دارند.

آيات سوم، چهارم، پنجم و ششم، از آيات مورد بحث، ناظر به داستان قوم لوط و «شهوت پرستى » آنهاست ; شهوتى آميخته با انحرافات جنسى كه در تمام تاريخ آمده است. هر بخش از اين آيات، نكته خاصى را تعقيب مى كند كه ما به طور اجمال به آنها اشاره مى كنيم: سومين آيه، گفتار حضرت لوط(ع) را بيان مى كند كه قوم خود را مورد سرزنش شديد قرار داد: «لوط را فرستاديم، در آن هنگام كه به قوم خود گفت: شما كار بسيار شنيعى انجام مى دهيد كه هيچ كس از جهانيان، قبل از شما آن را انجام نداده است ; و لوطا اذ قال لقومه انكم لتاتون الفاحشة ما سبقكم بها من احد من العالمين » (4) «فاحشه » واژه ايست كه به هر كار بسيار زشت اطلاق مى شود، هر چند در تعبيرات متعارف بيشتر به «فحشاء جنسى » اطلاق مى گردد.

تعبير آيه فوق، نشان مى دهد كه در جامعه بشرى «هم جنس گرايى » از قوم لوط(ع) شروع شد و تا آن زمان سابقه نداشت. در ادامه آمده است: «آيا شما به سراغ مردان مى رويد و راه تداوم نسل انسان را قطع مى كنيد و در مجلس خود، اعمال زشت (ديگر نيز) انجام مى دهيد؟! ; ائنكم لتاتون الرجال و تقطعون السبيل و تاتون فى ناديكم المنكر...» (5) در اين تعبير يكى از علت هاى مهم تحريم «هم جنس گرايى » را قطع نسل بشر مى داند; زيرا هنگامى كه اين عمل زشت اخلاقى به شكل فراگير درآيد، خطر انقطاع نسل بشر، جامعه بشرى را تهديد مى كند.

بعضى از مفسران، جمله «و تقطعون السبيل » آيه فوق را، اشاره به راهزنى و دزدى قوم لوط دانسته اند و بعضى اشاره به مزاحمت هاى جنسى مى دانند كه به عمد براى راهگذران به وجود مى آوردند! «نادى » از ماده «ندا» به معنى مجلس عمومى يا مجلس تفريح است ; زيرا در آن جا افراد يكديگر را «ندا» مى كنند. گرچه قرآن كريم، در اين جا شرح نداده كه آنها در جلسات تفريحى خود، چه منكرات ديگرى را انجام مى دادند، ولى پيداست كه اعمالى متناسب با همان عمل شنيعشان بوده است. در روايات آمده است، آنها در حضور جمع بدن هاى خود را برهنه مى كردند، فحش هاى ركيك مى دادند و كلمات زشت و بسيار زننده رد و بدل مى نمودند و حركات ناشايست ديگرى داشتند كه قلم از ذكر آنها شرم دارد. آنها چنان، غرق در شهوت بودند كه خدا و همه ارزش هاى اخلاقى و انسانى را به باد مسخره مى گرفتند ; به همين دليل، هنگامى كه پيامبرشان حضرت لوط(ع) از روى تعجب و انكار سؤالى از عمل شنيعشان نمود، «پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند: اگر راست مى گويى، عذاب الهى را براى ما بياور! ;...فما كان جواب قومه الا ان قالوا ائتنا بعذاب الله ان كنت من الصادقين. (6) و به اين ترتيب عذاب الهى را نيز به سخريه گرفتند.

/ 265