سپس اشاره به وضع آنها در قيامت مى كند كه هر انسان،در حالى كه كسى وى را به پيش مى راند،وارد محشر مى شود و گواه(يا گواهانى)نيز هستند(كه آماده اندتا در دادگاه عدل الهى، اعمال او را بازگو كنند،در اين حالت اضطراب شديدى سر تا پاى او را فرا مى گيرد،آن چنان كه گويى قالب تهى كند). در اين حال به او خطاب مى شود:«گفته مى شود تو از اين موضوع غافل بودى و ما پرده را از چشم تو كنار زديم و امروز چشمت كاملا بينا شده است.» در واقع حادثه تازه اى رخ نداده،فقط چشم تو بينا شده است و پرده هاى «غفلت »كنار رفته و حقايق را،آن چنان كه هست،مى بينى، «لقد كنت فى غفلة من هذا فكشفنا عنك غطائك فبصرك اليوم حديد» (16) دو مامورى كه در قيامت با انسان همراهند،يكى او را به دادگاه عدل الهى مى راند وديگرى به عنوان گواه اعمالش در دادگاه الهى با او همراه مى شود.