اخلاق در قرآن کریم جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق در قرآن کریم - جلد 2

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

احتمالا اين دو همان فرشته هايى هستند كه در دنيا دائما همراه او بودند و تمام اعمال كوچك و بزرگ او رامى نوشتند،در قيامت نيز دست مجرمان را گرفته و با پرونده اى كه همراه دارند،به دادگاه عدل الهى مى برند، آنها هرگز در دنيا اين دو فرشته الهى را نمى ديدند و اصلا به آنهاايمان نداشتند،در حالى كه پيوسته همراهش بودند،ولى در قيامت كه پرده هاى غفلت كنار مى رود و چشم آنها بينا مى شود،آنان را مى بيند. در دوازدهمين و آخرين آيه،پيرامون روز قيامت و شرح حال غافلان،در آن روز پرحسرت و اندوه مى فرمايد:«آنها را از روز حسرت بترسان،روزى كه همه چيز پايان يافته،درحالى كه آنها در غفلتند و ايمان نمى آورند، و انذرهم يوم الحسرة اذ قضى الامر و هم فى غفلة و هم لا يؤمنون » (17) يكى از نامهاى روز قيامت يوم الحسرة است،زيرا،غافلان و بى خبران از خواب غفلت بيدار شده و همه اعمال خود را مى بينند.نامه اعمال و پرونده جنايات آنها از يك سو،فرشتگان گواه بر اعمال،از سوى ديگر و از همه دردناكتر،گواهى تك تك اعضاءبدن،حتى پوست تنشان نسبت به اعمالشان،آتش ندامت و پشيمانى را بر سر تا پاى وجودشان مستولى مى گرداند،اما آنان راهى جز سوختن و ساختن در پيش ندارند،چون پرونده ها بسته شده و بازگشت به دنيا براى جبران غير ممكن است.

از اين جهت،حسرت و اندوه،تمام وجود آنها را فرا مى گيرد مخصوصا هنگامى كه فرشتگان الهى آنها را ملامت و سرزنش كرده و به آنها مى گويند:«اينها همه نتيجه غفلت شماست » روشن است كه اين غفلت ها مربوط به قيامت و حتى عالم برزخ نيست،زيرا،به محض قرار گرفتن در آستانه مرگ و انتقال از دنيا،پرده ها كنار رفته و انسان با چشم برزخى،حقايق جهان را مى بيند كه در آن هنگام ديگر چيزى از«غفلت »باقى نمى ماند،همان طور كه در آيه 99 و 100 سوره مؤمنون آمده است:  «حتى اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعونعلى اعمل صالحا فيما تركت كلا انها كلمة هو قائلها و من ورآئهم برزخ الى يوم يبعثون ،(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مى دهند)تا زمانى كه مرگ يكى از آنها فرا رسد،مى گويد:پروردگار من!مرا بازگردانيد تا شايد آنچه را ترك كرده ام(وكوتاهى نموده ام،عمل صالحى انجام دهم.به او مى گويند:)چنين نيست!اين سخنى است كه او به زبان مى گويد،(و اگر باز گردد اعمالش مانند سابق است)و پشت سرشان برزخى است تاروزى كه برانگيخته مى شوند» نتيجه از آيات بالا چنين مى توان نتيجه گرفت:خطرى كه به وسيله «غفلت »و بى خبرى از«ياد خدا»و مسايل سرنوشت ساز زندگى،متوجه سعادت انسان مى شود،بيش از آن است كه غالبا تصور مى كنيم.«غفلت »همه اركان سعادت ما را ويران مى سازد و مانندآتش سوزان،خرمن زندگى را مى سوزاند و تمام امكانات و استعدادهاى خدا داد رابر باد مى دهد.

/ 265