اخلاق در قرآن کریم جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق در قرآن کریم - جلد 2

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سرانجام پيامبر صلى الله عليه و اله براى اين مرد پر ادعاى كم ظرفيت،بنا به اصرار خودش دعا كردتا صحنه آزمونى براى او و سايرين باشد.چيزى نگذشت كه به بركت دعاى پيامبراسلام صلى الله عليه و اله،او ثروت زيادى كه انتظار آن را نداشت،به او رسيد و روز به روز فزونى يافت.صاحب دامهاى زيادى شد و كارش بسيار رونق گرفت.اما هنگامى كه آيه زكات نازل شد،به او ابلاغ كردند كه بايد مقدار كمى از اين اموال را به عنوان زكات،در اختيارنيازمندان بگذارى،آن مرد«بخيل »كم ظرفيت،پيمان خود را با خدا و پيامبرش به دست فراموشى سپرده و از پرداخت مقدار ناچيز زكات خوددارى ورزيد. قرآن در يك جمله كوتاه چنين مى فرمايد:«هنگامى كه خداوند از فضل و رحمتش به آنان داد، «بخل »ورزيدند و سرپيچى كردند و روى گردان شدند، فلما آتاهم من فضله بخلوابه و تولوا و هم معرضون » (9)

گرچه «ثعلبه »يك نفر بيش نبود،ولى هنگامى كه كار و ثروتش رونق گرفت،از گروه بسيارى براى حفظ اموالش كمك مى گرفت،لذا ممكن است صيغه هاى جمع در آيه،اشاره به همين مطلب داشته باشد. احتمال ديگر نيز وجود دارد كه اين گونه درخواست ها را تنها«ثعلبه »از پيامبراكرم صلى الله عليه و اله نكرد و اين آزمايش نيز تنها براى او رخ نداد،بلكه افراد زيادى چنين تقاضايى را داشتند كه نتوانستند از امتحان الهى،سرافراز بيرون آيند. به هر حال نتيجه پيمان شكنى و بخلشان،آن شد كه روح نفاق به طور پايدار در دل آنان ريشه كند و تا قيامت ادامه يابد،زيرا،عهدى را كه با خدا بسته بودند،شكستند ودروغ گفتند، «فاعقبهم نفاقا فى قلوبهم الى يوم يلقونه بما اخلفوا الله ما وعدوا و بماكانوا يكذبون » (10) . آرى!مردى كه يك روز جزء عباد بود و او را حمامه مسجد (11)

مى ناميدند و پيشانى او مانند زانوى شتر پينه بسته بود،بر اثر«بخل »و انحصار طلبى،روياروى پيامبر صلى الله عليه و آله قرارگرفت و حتى به طور كنايه بر آئين اسلام و قانون زكات خرده گرفت و آن را شبيه جزيه اهل كتاب شمرد و به اين ترتيب در صف منافقان قرار گرفت و همه مسملين نيز او را ازجامعه اسلامى طرد كردند. در چهارمين آيه،خداوند مجازات سنگين «بخيلان »را بيان مى نمايد،مجازاتى كه درقرآن مجيد،تنها در اين مورد به كار رفته و درباره هيچ گناه ديگرى ديده نمى شود،مى فرمايد:«آنها كه «بخل »مى ورزند،آنچه را خداوند از فضل خويش به آنها داده،انفاق نمى كنند،گمان نكنند به نفع آنهاست،بلكه براى آنها شر است، و لا يحسبن الذين يبخلون بما آتاهم الله من فضله هو خيرا لهم بل هو شر لهم... » (12)

/ 265