اين آيه اشاره به اين دارد كه نگهدارى اموال و«بخل »كردن چه سودى دارد،درحالى كه بايد همه آنها را بگذاريد و برويد. گرچه بعضى از روايات،آيه فوق را به مساله منع «زكات »تفسير كرده اند،ولى درظاهر مفهوم آيه،عام است و انواع «بخل »را شامل مى شود،حتى به گفته بعضى ازمفسران علاوه بر«بخل »در اموال،«بخل »در علم و دانش و مانند آن را نيز شامل مى شود. در اين كه به چه صورت طوقى به گردن آنها مى افتد،بايد گفت:مطابق بعضى ازروايات،آن اموال به صورت طوق آتشين در مى آيد.چنان كه تفسير عياشى از امام باقر عليه السلام نقل مى كند:«هر كس زكات مال خود را نپردازد،خدا آن را به صورت اژدهايى ازآتش مبدل مى كند و به گردن او مى افكند و پيوسته او را مى گزد(و به او گفته مى شود،همان گونه كه در دنيا اين اموال را هرگز از خود دور نمى كردى،اكنون آنها را بردار و به گردن بيفكن)» (15)
از تعبير بالا به خوبى روشن مى شود كه تعبير به «طوق »در واقع تجسمى از اعمال آنهادر دنياست،زيرا«طوق »چيزى است كه از انسان دور نمى شود.به هر حال،تعبيرات مختلف آيه، همه حكايت از زشتى «بخل »و خوبى «انفاق »در راه خدا و«سخاوت »دراموال و مواهب خداداد مى كند. قابل توجه اين كه،اموال «بخيلان »نه تنها در قيامت،طوقى بر گردن آنها مى شود،بلكه در دنيا نيز هميشه بايد بار سنگين حفظ و نگهدارى و محاسبه آن را بر گردن نهند و سپس آن را رها ساخته و به سراى ديگر براى پاسخ گويى بشتابند. در پنجمين آيه،خداوند بخيلانى را كه نه تنها خود بخيلند،بلكه ديگران را نيز به «بخل »دعوت مى كنند،مورد نكوهش قرار داده است،زيرا آنها به عنوان مصداق روشنى از«مختال فخور (16) »معرفى گرديده اند و در چندين آيه از قرآن مجيد تصريح شده است كه خداوند«مختال فخور»را دوست ندارد .خداوند در مورد اين گروه مى فرمايد:«مختال فخور،همان كسانى هستند كه «بخل »مى ورزند و مردم را نيز دعوت به «بخل »مى نمايند و هر كس از اين فرمان روى گردان شود(به خدا زيانى نمى رساند)،زيراخداوند غنى و حميد است، الذين يبخلون و يامرون الناس بالبخل و يكتمون ما آتاهم الله من فضله و اعتدنا للكافرين عذابا مهينا » (17) .