بسيارى از مفسران نيز در تفسير غل، حسد را ذكر كرده اند، مانند فخر رازى در «التفسير الكبير» و «مراغى » در تفسير خود و «قرطبى » در «الجامع لاحكام القرآن » در ذيل آيه مورد بحث. در هفتمين و آخرين آيه مورد بحث، سخن از صفات بهشتيان است، مى فرمايد: بعد از آنكه فرشتگان الهى به استقبال آنان مى آيند و از آنان دعوت مى كنند كه در نهايت سلامت و امنيت وارد بهشت شود: «ما هرگونه غل(حسد و كينه و عداوت) را از سينه آنها برمى كنيم، در حالى كه همه برادرند و بر تختها رو به روى يكديگر قرار دارند». (و نزعنا ما فى صدورهم من غل اخوانا على سرر متقابلين) (16) آرى بهشتيان از هرگونه حسد و كينه و عداوت كه از صفات دوزخيان است پاكند و اگر اخوت و برادرى در ميان آنهاست و در سلامت و امنيت به سر مى برند به خاطر ريشه كن شدن همين امور از وجود آنها(به لطف پروردگار و در سايه اعمال پاكشان) است. بى شك در دنيا نيز اگر خوهاى زشت، كينه و عداوت و حسد از ميان انسانها برچيده شود، زندگى مردم همچون زندگى بهشتيان خواهد شد و در امن و امان و اخوت و برادرى خواهند زيست.
نتيجه از مجموع آنچه در آيات بالا آمد آثار فوق العاده زيانبار حسد در زندگى فردى و اجتماعى و نكوهش شديد قرآن از آن روشن مى شود، حسد دست برادر را به خون برادر آغشته مى كند و انسان را از مشاهده حق بازمى دارد، فضاى جامعه را تيره و تار مى كند، رشته هاى محبت را پاره مى نمايد و جهنم سوزانى در دنيا براى كسانى كه به آن آلوده هستند، به وجود مى آورد.