اخلاق در قرآن کریم جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق در قرآن کریم - جلد 2

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در ششمين آيه سخن از لجاجت فرعونيان در برابر معجزات روشن حضرت موسى(ع) است، آنها بر آيين بت پرستى نياكانشان لجاجت و اصرار ورزيدند و گفتند: «(اى موسى) آيا آمدى كه ما را از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم منصرف سازى؟ و بزرگى(و رياست) در روى زمين فقط از آن تو و برادرت باشد، ما هرگز به شما ايمان نمى آوريم »! (قالوا اجئتنا لتلفتنا (8) عما وجدنا عليه آبائنا و تكون لكما الكبرياء فى الارض و ما نحن لكما بمؤمنين) (9) آنها هرگز از خود سؤال نمى كردند كه آيين موسى(ع) حق است يا باطل و در برابر آيين نياكانشان چه امتيازى دارد؟ سخن آنها فقط اين بود كه ما بايد آيين نياكان خود را حفظ كنيم، خواه حق باشد يا باطل! ارزش واقعى براى ما همين است و بس، سپس آن را با سوء ظن نيز آميختند و گفتند  آنچه را موسى(ع) به عنوان آيين الهى ارائه مى دهد در واقع مقدمه اى است براى رسيدن به مقاصد سياسى و حكومت بر مردم، نه خدايى در كار است و نه وحى آسمانى! اين بدبينى نيز از آثار همان تعصب و لجاج بود كه جهت فرار از حق، عذر و بهانه هاى واهى براى خود مى تراشيدند. و شايد آنها از اين بيم داشتند كه اگر نور هدايت از طريق آيين موسى(ع) بر افكار مصريان بيفتد، هم آيين خرافى نياكانشان را از دست مى دهند، و هم حكومتى را كه بر اساس آن بنيان نهاده بودند. به همين دليل با تمام قدرت در برابر آن به پا خاستند و مردم را به تعصب و لجاجت تشويق كردند و از آنجا كه درباريان فرعون همه چيز را براى ادامه حكومت خود مى خواستند، تصورشان اين بود كه موسى و هارون نيز همه چيز را ابزار وصول به حكومت كرده اند. اين رشته در طول تاريخ همچنان ادامه مى يابد تا عصر رسول خدا(ص) مى رسد.

در هفتمين آيه نيز مى بينيم كه عامل اصلى انحراف مشركان عرب تقليد كوركورانه و تعصب است كه درهاى معرفت و شناخت را از هر سو به روى صاحبان اين صفات رذيله مى بندد، مى فرمايد: «هنگامى كه به آنها(مشركان عرب) گفته شود از آنچه خدا نازل كرده است پيروى كنيد مى گويند: ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم پيروى مى نماييم »، (و اذا قيل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفينا عليه آبائنا...) (10) و قرآن بلافاصله در پايان اين آيه جواب دندان شكنى به آنها مى دهد و مى گويد: «مگر نه اين است كه پدران آنها چيزى نمى فهميدند و هدايت نيافتند»؟ (...اولو كان آبائهم لايعقلون شيئا و لايهتدون) (11) تعبيرات آيه نشان مى دهد كه آنها انكار نمى كردند كه آنچه را پيغمبر آورده «ما انزل الله » و فرمان الهى است، بلكه به قدرى گرفتار جهل و تعصب بودند كه آيين نياكانشان را بر آن مقدم مى شمردند، نياكانى كه واقف به جهل و گمراهيشان بودند. به اين ترتيب جهل و تعصب سبب مى شود كه انسان به راحتى ما انزل الله را رها سازد و شت به حق كند و رو به باطل نمايد، هر چند حق را از باطل بشناسد!

/ 265