در هفتمين آيه نيز مى بينيم كه عامل اصلى انحراف مشركان عرب تقليد كوركورانه و تعصب است كه درهاى معرفت و شناخت را از هر سو به روى صاحبان اين صفات رذيله مى بندد، مى فرمايد: «هنگامى كه به آنها(مشركان عرب) گفته شود از آنچه خدا نازل كرده است پيروى كنيد مى گويند: ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم پيروى مى نماييم »، (و اذا قيل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفينا عليه آبائنا...) (10) و قرآن بلافاصله در پايان اين آيه جواب دندان شكنى به آنها مى دهد و مى گويد: «مگر نه اين است كه پدران آنها چيزى نمى فهميدند و هدايت نيافتند»؟ (...اولو كان آبائهم لايعقلون شيئا و لايهتدون) (11) تعبيرات آيه نشان مى دهد كه آنها انكار نمى كردند كه آنچه را پيغمبر آورده «ما انزل الله » و فرمان الهى است، بلكه به قدرى گرفتار جهل و تعصب بودند كه آيين نياكانشان را بر آن مقدم مى شمردند، نياكانى كه واقف به جهل و گمراهيشان بودند. به اين ترتيب جهل و تعصب سبب مى شود كه انسان به راحتى ما انزل الله را رها سازد و شت به حق كند و رو به باطل نمايد، هر چند حق را از باطل بشناسد!