در نهمين آيه اشاره به نكته ديگرى شده است كه پرده از روى تعصب شديد مشركان عرب در عصر جاهليت برمى دارد، مى فرمايد: «هرگاه قرآن را بر بعضى از عجم ها (غير عربها) نازل مى كرديم و او آن را به ايشان مى خوانده، به آن ايمان نمى آوردند»، (و لو نزلناه على بعض الاعجمين فقراه عليهم ما كانوا به مؤمنين) (13) يعنى نژادپرستى و تعصب قومى آنها به قدرى شديد بود كه اگر قرآن با تمام معارف عالى و فصاحت و بلاغت فوق العاده و محتواى بى نظير بر فردى غير عرب نازل مى شد، تعصب و لجاجت هرگز به آنها اجازه نمى داد كه آن را پذيرا شوند! اين تعبير قاطع به خوبى نشان مى دهد كه رذيله اخلاقى «تعصب و لجاج » تا چه حد مى تواند انسان را از درك حقيقت و رسيدن به مقصود بازدارد. گرچه بعضى از مفسران براى اين آيه تفسيرهاى ديگرى ذكر كرده اند ولى روشن ترين و مناسب ترين تفسير همان است كه در بالا ذكر شد. روى همين اصل در بعضى از روايات اسلامى پيغمبر اكرم(ص) افراد متعصب و لجوج را در سرنوشت شوم اعراب جاهلى شريك مى شمرد و مى فرمايد: «من كان فى قلبه حبة من خردل من عصبية بعثه الله يوم القيامة مع اعراب الجاهلية; هر كس در دلش به اندازه دانه خردلى عصبيت باشد، خداوند روز قيامت او را با اعراب جاهليت محشور مى كند»، (دانه خردل دانه بسيار ريزى است كه همواره به عنوان ضرب المثل براى خردى ذكر مى شود). (14)