پیامبر شناسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیامبر شناسی - نسخه متنی

علیرضا سبحانی، علی کربلایی پازوکی، احمد بهشتی، عباس جلالی، فاطمه نقیبی، جعفر سبحانی، سید محمد حکاک، اصغر هادوی کاشانی، محمدرضا غفوریان، سید محمود نبویان، علیرضا قائمی نیا، رضا باقی زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حاجب گفته است: «اكثريت، به عدالت صحابه اعتقاد دارند؛ و گفته شده آنان مانند غير صحابه اند؛ و معتزله گفته اند صحابه عادلند مگر كسانى كه با على عليه السلام سرجنگ داشته اند»[15].

اما گروه سوم؛ جمعى از بزرگان اهل سنّت مانند سعد تفتازانى[16] و مازرى (شارح «برهان»)،[17] وابن عماد حنبلى[18] و شوكانى[19] و ديگران... و از متأخّران، شيخ محمود ابوريّه[20]، و شيخ محمد عبده[21]، و سيد محمد بن عقيل العلوى[22] و سيد محمد رشيدرضا[23]، و شيخ مقبلى[24]، و شيخ مصطفى صادق الرافعى[25] و... بر اين عقيده اند كه صحابه بر كنارِ از خطا و اشتباه نيستند و در ميان آنان افرادى عادل و غير عادل وجود دارد، و اين دقيقاً همان ديدگاه شيعه است.

پس دسته اخير، گروهى ميانه رو هستند و اتفاق نظر دارند كه صحابه نيز مانند ساير مردم، داراى افرادى عادل و فاسق و مؤمن و منافق اند و همنشينى و مصاحبت با پيامبر ـ ص ـ ، هر چند براى آنان افتخار است، ولى به تنهايى نمى تواند موجب بر كنارى آنان از خطا و اشتباه شود و زشتيها را از آنان نفى كند. قرآن مجيد نيز در موارد زيادى از صحابه اى كه جنبه نفاق داشته اند، ياد كرده است و همچنين روايات زيادى از رسول اكرم ـ ص ـ در مذمّت و نكوهش آنان وجود دارد كه در مبحث بررسى حالات صحابه به آن خواهيم پرداخت.

حديث نجوم، در نگاه پيشوايان اهل سنّت

اينك ببينم ائمه حديث اهل سنّت و بزرگان آنان در خصوص حديث «نجوم» چه مى گويند:

احمد بن حنبل (م 241 ه* .): وى رئيس مذهب حنبلى است كه ذهبى درباره او مى گويد: «شيخ الاسلام، سيد المسلمين فى عصره، الحافظ الحجة...». حالات وى در معاجم رجالى مانند تاريخ بغداد، حلية الاولياء، طبقات شافعيه، تذكرة الحفاظ، وفيات الأعيان، شذرات الذهب، والنجوم الزاهرة آمده است.

وى، حديث «نجوم» را حديثى غير صحيح مى داند و عده اى، از جمله ابن اميرالحاج در كتاب خود (التقرير و التحبير) و ابن قدامه در «المنتخب» و صاحب «التيسير فى شرح التحرير»[26]، نظر او (احمد بن حنبل) را آورده اند.

المزنى، شاگرد شافعى، (م 264 ه* .): ارباب معاجم، از جمله صاحبان وفيات الأعيان، مرآة الجنان، طبقات شافعيّه، العبر و حسن المحاضرة، از او ياد كرده اند. يافعى درباره او مى گويد: «الفقيه ابوابراهيم... كان زاهداً عابداً مجتهداً...» و شافعى او را ناصردين خود تلقى كرده است. مزنى، حديث «نجوم» را صحيح نمى داند. ما نظريه او را درباره حديث ياد شده، از اين سخن ابن عبدالبرّ دريافته ايم كه مى گويد:

قال المزنى، رحمه الله فى قول رسول الله ـ ص ـ «اصحابى كالنجوم»: «ان صحّ هذا الخبر [أى حديث النجوم فمعناه فى مانقلوا عنه و شهدوا به عليه...»

و جمله «إن صحّ هذا الخبر» در اين كلام، نقطه مورد نظر ماست و اين مطلب، حاكى از آن است كه مزنى در صحت حديث «نجوم» ترديد داشته و صحت آن براى وى محرز نبوده است. شاگرد نامدار شافعى در ادامه مى افزايد:

«وامّا ما قالوا فيه برأيهم، فلو كان عند انفسهم كذلك، ما خطّأ بعضهم بعضاً ولا أنكر بعضهم على بعضٍ ولارجع منهم احد الى قول صاحبه... فتدبّر»[27].

ناصرالدين آلبانى (معاصر)، ضمن ردّ معنايى كه مزنى در اين جمله از الفاظِ حديث عنوان كرده است، مى گويد:

«الظاهر من الفاظ الحديث خلاف المعنى الذى حمله عليه المزنى، بل المراد ماقالوا برأيهم و عليه يكون معنى الحديث دليلاً آخر على أن الحديث موضوع، وليس من كلامه ـ ص ـ اذاً كيف يسوغ لنا ان نتصور ان النبى ـ ص ـ يجيز لنا ان نقتدى بكل رجلٍ من الصحابة، مع ان فيهم العالم، والمتوسط فى العلم، ومن هودون ذلك...».

ابوبكر بزّار (م 292 ه* .): در ميان معاجم رجالى كه شرح حال بزار را آورده اند مى توان به تاريخ الخطيب، تذكرة الحفاظ، شذرات الذهب، تاريخ اصبهان و ميزان الاعتدال اشاره كرد.

بزّار، حديث «نجوم» را مورد قدح و خدشه قرار داده و وجوه ضعف آن را بيان داشته است. عين عبارت ابن عبدالبر در اين زمينه اين است:

حدثنا ابوالحسن بن محمد بن ايوب الرقى؛ قال قال لنا ابوبكر احمد بن عمرو بن عبدالخالق البزّار: سألتم عما يروى عن النبى ـ ص ـ مما فى ايدى العامة يروونه عن النبى ـ ص ـ أنه قال: «اصحابى كمثل النجوم ـ أو كالنجوم ـ فبأيها اقتدوا اهتدوا». قال: «وهذا كلام لايصح عن النبى ـ ص ـ ، رواه عبدالرحيم بن زيد العمّى عن ابيه عن سعد بن مسيّب عن ابى عمر عن النبى ـ ص ـ و ربما رواه عبدالرحيم عن ابيه عن ابن عمر، وانما اتى ضعف هذالحديث من قبل عبدالرحيم بن زيد، لأن اهل العلم قدسكتوا عن الرواية لحديثه»[28].

و بدين سان، وجه قدح «حديث نجوم» در سخن بزّار، به وضوح به چشم مى خورد.

ابن عدى (م 365 ه* .): او مورد مدح و ستايش بسيار ارباب معاجم است؛ از آن جمله: تذكرة الحفاظ، شذرات الذهب و مرآة الجنان.

سمعانى درباره وى مى گويد: «كان حافظاً متقناً لم يكن فى زمنه مثله» و حمزة بن يوسف سهمى مى گويد: «از دارقطنى خواستم تا كتابى درباره محدّثان ضعيف بنگارد، وى در پاسخ من گفت: مگر كتاب ابن عدى در اختيار تو نيست؟».

ابن عدى، معروف به ابن قطان، حديث «نجوم» را در كتاب خود (الكامل) كه موضوع آن كتاب معرفى محدثان ضعيف و جعليات آنهاست، در شرح حال «جعفر بن عبدالواحد هاشمى قاضى» و «حمزه جَزَرى نصيبى» آورده است كه در مباحث آينده، در سخنان زين عراقى بدان اشاره خواهيم كرد. وى با خدشه در رجال اسانيد حديث «نجوم» از جمله «حمزه نصيبى» كه در زمره ضعفاى محدّثان است، سند اين حديث را مورد قدح قرار داده است.

/ 89