فلسفه انقطاع موقت وحى چه بود ؟ - پیامبر شناسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیامبر شناسی - نسخه متنی

علیرضا سبحانی، علی کربلایی پازوکی، احمد بهشتی، عباس جلالی، فاطمه نقیبی، جعفر سبحانی، سید محمد حکاک، اصغر هادوی کاشانی، محمدرضا غفوریان، سید محمود نبویان، علیرضا قائمی نیا، رضا باقی زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فلسفه انقطاع موقت وحى چه بود ؟

از جمله سوالات در مورد وحى بر پيامبر اسلام(ص) اين است كه چرا وحى موقتا قطع مى شد؟

در پاسخ بايد گفت: از برخى آيات روشن مى شود كه پيامبر(ص) هرچه دارد از خداست حتى در نزول وحى از خود اختيارى ندارد هر زمان خدابخواهد وحى قطع مى شود و يا برقرار مى شود شايد علت اين باشد كه پاسخى بوده به آنهائى كه از پيامبر تقاضاى معجزاتى اقتراحى طبق ميل خود داشتند يا پيشنهاد تغيير آيه اى را مى كردند مى فرمود در اين مورد اختيارى از خود ندارم (7) .

آيا قطع شدن وحى محروميت بزرگى براى انسانها نيست ؟

نزول وحى و ارتباط با عالم غيب و ماوراى طبيعت علاوه بر اين كه موهبت و افتخارى است براى جهان بشريت روزنه اميدى براى همه مومنان راستين محسوب مى شود. آيا قطع شدن اين راه ارتباطى و بسته شدن اين روزنه اميد محروميت بزرگى براى انسانهائى كه بعد از رحلت پيامبرخاتم زندگى مى كنند، محسوب نخواهد شد ؟

پاسخ

اول وحى و ارتباط با عالم غيب وسيله اى است براى درك حقائق اماهنگامى كه گفتنى ها گفته شد و همه نيازمنديها تا دامنه قيامت دراصول كلى و تعليمات جامع پيامبر خاتم بيان گرديد، قطع اين راه ارتباطى ديگر مشكلى ايجاد نمى كند. ثاني آنچه بعد از ختم نبوت براى هميشه قطع مى شود، مساله وحى براى شريعت تازه و يا تكميل شريعت سابق است نه هرگونه ارتباط با ماوراى جهان طبيعت. زيرا هم امامان با عالم غيب ارتباط دارند و هم مومنان راستين كه بر اثرتهذيب نفس حجابها را از دل كنار زده اند و به مقام كشف و شهود نائل گشته اند (8) . فيلسوف بزرگ «ملا صدرا» در اين زمينه مى گويد:

«وحى يعنى نزول فرشته بر گوش و دل به منظور ماموريت و پيامبرى هرچند منقطع شده است و فرشته اى بر كسى نازل نمى شود و او را ماموراجراى فرمانى نمى كند، زيرا به حكم «اكملت لكم دينكم » آنچه ازاين راه بايد به بشر برسد، رسيده است ولى باب الهام و اشراق هرگزبسته نشده و نخواهد شد و ممكن نيست اين راه مسدود گردد» (9) .

اسامى جبرئيل در قرآن و نحوه نزول آن بر پيامبر اسلام(ص)چگونه بود؟

درجائى قرآن جبرئيل را «روح الامين » مى نامد آنجائى كه مى فرمايد:(نزل به الروح الامين على قلبك لتكون من المنذرين بلسان عربى مبين) (10) .

«علامه طباطبائى »(ره) مى فرمايد: مراد از روح الامين جبرئيل است كه فرشته وحى مى باشد به دليل آيه (...من كان عدوالجبريل فانه نزله على قلبك باذن الله... ) (11)

و در جاى ديگر او را «روح القدس » خوانده: (قل نزله روح القدس من ربك بالحق... ) (12) .

علت اين كه چرا جبرئيل را امين خوانده، علامه طباطبائى در پاسخ مى گويد: «دلالت دارد بر اين كه او مورد اعتماد خداى تعالى و امين در رساندن رسالت او به پيامبر اوست نه چيزى از پيام او را تغييرمى دهد و نه جابجا و تحريف مى كند. نه عمدا و نه سهوا و نه دچارفراموشى مى شود چون منزه از منقصت هاست » (13) .

اما نحوه نزول جبرئيل بر حضرت رسول(ص) بسيار مودبانه و توام بااحترام بود. امام صادق(ع) دراين باره مى فرمايد: «هنگامى كه جبرئيل خدمت پيامبر(ص) مى آمد همچون بندگان در برابر حضرتش مى نشست و هرگزبدون اجازه وارد نمى شد» (14) .

سابقه وحى

سابقه وحى و نبوت هم زمان تمدن بشرى است. امتى در جهان نبوده كه درآن پيامبرى نباشد.

(و ان من امه الا خلا فيها نذير) «(امتى نبود كه در ميان آنها بيم دهنده و راهنمائى نباشد».

على (ع) در نهج البلاغه مى فرمايد:

/ 89